مهدی عبدی بازیکن پرسپولیس است. مهدی عبدی عملکرد خوبی در طول فصل داشت. مهدی عبدی امروز ازدواج می کند. مهدی عبدی مراسم عروسی خودش را در شمال برگزار کرد. مهدی عبدی تا پایان سال 1404 با پرسپولیس قرار داد دارد.
بیوگرافی مهدی عبدی بازیکن پرسپولیس
مهدی عبدی یکی از بازیکنان تیم پرسپولیس تهران بوده که در پست خط حمله و مهاجم بازی می کند.او متولد دهه هفتاد بوده و در قائمشهر به دنیا امده است.
او فوتبالش را در تیم پرسپولیس قائمشهر آغاز کرد و بعد از حضوری موفق در این تیم راهی تیم امیدهای پرسپولیس تهران شود تیمی که توسط اسماعیل حلالی مربیگری می شد.
مهدی عبدی ۱۴ بازی را برای تیم امیدها انجام داد و ۱۲ گل را به ثمر رساند آمار خیره کننده ای که او را به صدر جدول گلزنان آورد
درخشش او در تیم امیدها باعث شد که نظر سرمربی تیم امید ایران به او جلب شده و او را به تیم ملی دعوت کند
وی 14 پاس گل هم در کارنامه داشت و با پایان رقابتها به صورت قرضی به تیم بادران ملحق شد و اکنون با قراردادی سه ساله به پرسپولیس پیوست.
زمانی که برانکو ایوانکوویچ سرمربی تیم پرسپولیس تهران بود آقای ایرج عرب با قرارداد سه ساله او را به خدمت باشگاه پرسپولیس گرفت
مهدی عبدی در زمان مربیگری برانکو او نتوانست در ترکیب قرمز پوشان حضور پیدا کند ولی با حضور کالدورن سرمربی آرژانتینی ، توانست که نظر این مربی را جلب کرده و به عنوان بازیکن تعویضی وارد زمین شود.
اوج درخشش مهدی عبدی برای قرمزپوشان پایتخت در دربی نود صورت گرفت و موفق شد که در یک بازی حساس و سرنوشتساز گل پیروزی بخش تیمش را به ثمر برساند و با یک حرکت دیدنی و یک ضربه خارق العاده در دقیقه ۸۱ توپ را روانه دروازه تیم استقلال تهران کرد تا قرمزپوشان پایتخت بین ۹۰ را نیز با یک گل به سود خود به پایان برسانند.
صحبت از «مهدی عبدی» است که در ابتدای این فصل به پرسپولیس بازگشت، اما واقعیت این است که حتی خاصترین آنالیزورها هم نمیتوانستند حدس بزنند که در دربی بتواند مرد اول تیمش لقب بگیرد.
بگذارید یک خاطره بازی کوتاه با گل عبدی در دربی ۹۰ داشته باشیم: «کالدرون دو تعویض اش را انجام داده و همه در انتظار تعویض سوم او هستند. گزارشگر بازی «جواد خیابانی» دست به پیشبینی میزند و اسامی را پشت هم میگوید: «عالیشاه، نادری یا شاید ربیعخواه؛ کدام یک به بازی خواهند آمد؟» و پاسخ کالدرون این بود: «هیچ کدام!». دقیقه ۸۰ بازی،
مرد آرژانتینی آخرین تعویض اش را که یک سورپرایز است، رو میکند. او امیری را از زمین بیرون میآورد و به جای آن، یک جوان ناشناخته را به میدان میفرستد. تنها ۲ دقیقه بعد هم، یکی از شیرینترین بردهای فوتبالیاش را تجربه میکند.» بعد از پایان بازی کلیپی از عبدی منتشر شد که مسیر موفقیت شگفتیساز دربی را لو داد! در این ویدئو که مربوط به چند سال پیش است، او با پیراهن پرسپولیس و گرمکنی طوسی رنگ، ساعتها راه را پیمود تا نظارهگر مسابقه تیمش با استقلال باشد. حالا و چند سال بعد، او از روی سکوهای ورزشگاه به زمین چمن این ورزشگاه رسیده و حساسترین گل فصل تیمش را هم زده است. در ادامه گپ و گفتی با این بازیکن درباره مسیر سختی که یک نفس و سریع، اما با تلاش و پشتکار از قراخیل تا آزادی طی کرده، داشتهایم.
یکی از معروفترین شوخیها با گلزنی عبدی در بازی حساس دربی که در شبکههای اجتماعی هم ترند شد، این بود که اگر بازی بعد از پایان شهریور ماه برگزار میشد، احتمالا زننده گل باید در زمان بازی در مدرسه میبود! او در این باره میگوید: «بیشتر اعضای خانواده من اهل ورزش به خصوص فوتبال هستند. من در خانوادهای پرسپولیسی بزرگ شدم و آنها مشوق من برای فوتبال بودند. البته همیشه اصرار داشتند که در کنار فوتبال، باید درسم را هم ادامه بدهم و به همین دلیل من درس را رها نکردم. در همه این سالها، طوری برنامهریزی کردم که هم به فوتبالم برسم و هم درسم. با همین مسئله، بعد از گلزنیام در دربی شوخی شد و گفتند که اگر بازی بعد از شروع مدارس برگزار میشد، باید به مدرسه میرفتم و …! حقیقت اش این است که من الان دانشجو هستم و در رشته کامپیوتر دانشگاه قائمشهر درس میخوانم و دوست دارم در کنار فوتبالم، مدرک مهندسی کامپیوترم را هم بگیرم و حتی مدارج علمی بالاتر هم به دست بیاورم.»
رویای مهدی عبدی
معمولا هر طرفدار پرسپولیس یا استقلال، این آرزو را دارد برای یک بار هم که شده به جای سکوهای ورزشگاه، درون زمین برای تیمش بجنگد. عبدی درباره کلیپی که گفته میشود مربوط به دربی ۸۰ است و در ورزشگاه نشسته و پرسپولیس را تشویق میکند، میگوید: «اولا فکر میکنم دربی ۸۱ بود نه ۸۰. من در ورزشگاه با بچه محلهایم بودم و خیلی علیپور را تشویق کردیم، چون بچه محل ما بود، اما هیچ وقت فکرش را نمیکردم که روزی در دربی بازی کنم چه برسد به این که در مستطیل سبز از زدن گل به استقلال خوشحالی کنم. نمیتوانم خوشحالیام را بابت تجربه این حس کتمان کنم، حسی که هنوز هم باورم نمیشود که آن را تجربه کردهام. فکر میکنم هیچ وقت نباید از تلاش برای رویاها دست کشید. همین…»
عامل حرکت در زندگی| داشتن هدف، ضرورتی مهم است که به زندگی ما جهت میدهد، منشأ حرکت و امید در زندگی است. هدف به ما نشان میدهد باید کجا باشیم و حالا کجا هستیم؟
هدف به چه دردی میخورد؟ | هدف یک ترجیح نیست، الزامی است برای هر زندگی پویا، برای کسانی که نمیخواهند دچار روزمرگی و تکرار باشند، شوق زندگی وابستگی زیادی به هدفمند بودن آن دارد، چون هدف و تلاش برای رسیدن به آن کسالت و رخوت را از بین میبرد!
شغل و تحصیل هدف نیستند| هدف باید روشن و واضح باشد، مقصد مهمی که باید به آن برسیم، شغل، تحصیل و امثال اینها هدف نیستند بلکه ابزار رسیدن به هدف محسوب میشوند.
هدف دقیق و مصداقی است| خوشحالی، خوشبختی و این نوع عناوین کلی هم نوع زندگی هستند، اما هدف نیستند. هدف میتواند در خدمت خوشبختی باشد، اما خود خوشبختی هدف نیست، چون دقیق و مصداقی نیست. هدف باید مشخص بیان و ثبت شود و ضرب الاجلهای کوتاه مدت و بلند مدت داشته باشد. به طور مثال مهدی عبدی برای رسیدن به پرسپولیس از تیم امیدهای باشگاه شروع کرده است.
اهداف مهدی عبدی
اهداف را خرد کنید|یک هدف بزرگ باید به هدفهای کوچک در زمان بندیهای مشخص تقسیم شود تا در هر لحظه بدانیم کجای مسیر هستیم و براساس تواناییها و چالشها باید چه کاری انجام دهیم که از هدفمان دور نشویم.
یک هدف داشتن اشتباه است| خیلیها فکر میکنند برای رسیدن به هدف باید روی یک موضوع مشخص تمرکز کنند و تا رسیدن به آن، دیگر جنبههای زندگی را تعطیل کنند در حالی که چنین سازوکاری اشتباه است. ما موجوداتی چند بُعدی هستیم پس باید در زمینه زندگی معنوی، خانوادگی، شغلی، تحصیلی و … اهدافمان مشخص و در یک جهت باشد.
تک بُعدی نباشیم| تمرکز روی یک هدف به دو دلیل اشتباه است اول این که بخشی از نیازهای ما در زندگی نادیده گرفته میشود، دوم اینکه اگر روی یک هدف برنامهریزی کنیم و شکست بخوریم به شدت دلسرد میشویم.
شلوغش نکنید|، اما اینکه اهداف زیاد و گاهی بیربط و بعضاً در تقابل با هم داشته باشیم هم اشتباه است. اهداف زیاد و بی ربط باعث میشود اولویتهای مهم زندگی نادیده گرفته شده و به آنها نرسیم.
ملاک انتخاب هدف|دو معیار مهم برای انتخاب هدف وجود دارد: اولی علاقه و اشتیاق، دومی ضرورت و نیاز. اگر به هدفی علاقه داشته باشیم، اما فایدهای نداشته باشد عمرمان را تباه کردهایم. اگر انتخاب مان پرسود باشد، اما به آن علاقه نداشته باشیم هم پس از رسیدن به هدف اغنا نمیشویم.
اهداف کوچک؟ | سراغ اهداف کوچک نروید، چون ظرفیتهایتان را نادیده گرفتهاید، اما اهداف خیلی بزرگ هم اشتباه هستند. باید متناسب با تواناییهایمان دنبال اهدافی منطقی و باورپذیر باشیم. به عنوان مثال مهدی عبدی نباید در ۱۷ سالگی دنبال این هدف میبود که در ۲۰ سالگی به بارسا برود، اما اگر اهدافش را محدود به بازی در لیگ یک هم میکرد، امروز همچنان ناشناخته بود.
هدف وابسته به خودمان باشد| آرزوهای بزرگ با اهداف منطقی تفاوت جدی دارد، برنده شدن در قرعهکشی بانک هدف نیست، یک آرزوی سطحی است، چون با تلاش و برنامهریزی محقق نمیشود و از اختیار خود انسان خارج است. هدف خوب، چیزی است که برای رسیدن به آن نقش شانس و کمک دیگران حداقل باشد.
دنبال الگو باشیم| مهدی عبدی بچه محلی به نام علیعلیپور دارد که در ۱۸ سالگی به استقلال گل زد و مدت زیادی در عین موفقیت ورزشی وضعیت مالی مناسبی نداشت، اما عقب نشینی نکرد. برای رسیدن به هدف باید مدام اطلاعات خود را به روز کنیم، هر اقدامی را با هدف تطبیق دهیم، با افراد مثبت و همراه و همگام معاشرت کنیم، کارها را به تاخیر نیندازیم و به خصوص نیمه تمامها را تمام کنیم و در نهایت یکی دو الگوی حرفهای در زمینه مشخص هدفمان داشته باشیم و از همه مهمتر توکل به خدا را فراموش نکنیم.
خراب کردن پنالتی توسط مهدی عبدی در جام حذفی (دربی)
در روز پنجشنبه 24 تیرماه 1400 پرسپولیس در مقابل استقلال قرار گرفت و بازی در 10 دقیقه صفر بر صفر مساوی شد تا بازی به پنالتی کشیده شود در حالی که پنالتی ها یکی پس از دیگری گل میشد توپ عیسی آل کثیر به بیرون رفت و در مقابل مهدی قایدی پنالتی را برای استقلال خراب کرد و نوبت به مهدی عبدی رسید که سرنوشت پرسپولیس را تعیین کند اما او با یک ضربه بسیار بد پنالتی را خراب کرد تا استقلال به مرحله بعدی جام حذفی سعود کند.
دیدگاه شما