مرد متوهم

ساعت 4 بعدازظهر اداره تعطیل می‌شد و تقریبا یک ربع وقت داشتم. فقط یک مهر و امضای دیگه پای برگه‌ای که توی دستم بود، می‌خورد کلا کارم تموم می‌شد و از اونجا می‌اومدم بیرون.