پسر نوجوان

پسری در نوجوانی به خاطر حرف‌های نامادری اش دست به قتل زد. این پسر به قصاص نفس محکوم شده بود که بخشیده شد و حالا نامه‌ای به قضات دادگاه نوشته و از آن‌ها کمک خواسته است.

یک سالی بود که درباره کشتن پدرم تحقیق می‌کردم. یک بار خواستم داخل نوشابه‌اش الکل صنعتی بریزم، اما ترسیدم زنده بماند. حتی آن موقعی که قتل «خاشقجی» مطرح شد، فکر کردم که او را همان طور بکشم تا اثری از او نماند، اما بعد منصرف شدم، حتی یک لباس در زیرزمین گذاشته بودم که تیزی هر چاقویی را که برای قتل او مناسب می‌دیدم، روی آن امتحان می‌کردم تا بالاخره چاقوی مورد نظرم را پیدا کردم. "