وفای به عهد از صفات پسندیدهی انسانی است که همهی مکاتب اخلاقی و ادیان الاهی بر آن تاکید دارند. در قرآن کریم بارها بر اهمیت پایداری بر عهد و پیمان با همهی انسانها تاکید شده است. امانتداری هم نوعی وفای به عهد است که نظم جامعه و دوام آن تا حد زیادی به وجود این خصلت نیکو وابستگی دارد.
البته امین بودن دربارهی امانت دیگران، تنها یک حسن اخلاقی نیست و تقریبا تمام مکتبهای حقوقی برای تخطی از آن ضمانت اجرا هم قرار دادهاند و خیانت در امانت را جرم دانستهاند. در ادامه درباره شرایط تحقق این جرم، مجازات آن و شیوهی طرح شکایت خیانت در امانت بیشتر گفته خواهد شد.
عناصر تشکیل دهندهی خیانت در امانت چیست؟
زمانی یک فعل یا ترک فعل جرم تلقی میشود که سه عنصر داشته باشد، عنصر روانی، یعنی متهم سوء نیت داشته باشد، عنصر مادی، یعنی فعل یا ترک فعلی برای رسیدن به نیت سوء خود به انجام رسانده باشد، و عنصر قانونی، یعنی برای آن کار در قانون مجازات تعیین کرده باشد، این عنصر زیر بنای دو بخش دیگر تشکیل دهندهی جرم است.
در فصل تعزیرات قانون مجازات در دو ماده به خیانت در امانت اشاره شده است. مادهی ۶۷۳ به طور خاص سوء استفاده از سفیدمُهر یا سفیدامضا را جرم دانسته است:
«هر کس از سفید مهر یا سفید امضایی که به او سپرده شده است یا به هر
طریق به دستآورده سوءاستفاده نماید به یک تا سه سال حبسمحکوم خواهد شد».
در مادهی ۶۷۴ هم آمده است:
«هر گاه اموال منقول یا غیر منقول یا نوشتههایی از قبیل سفته و چک و قبض و نظایر آن به عنوان اجاره یا امانت یا رهن یا برای وکالت یا هر کار با اجرت یا بیاجرت، به کسی داده شده و بنا بر این بوده است که اشیاء مذکور، مسترد شود یا به مصرف معینی برسد و شخصی که آن اشیاء نزد او بوده آنها را به ضرر مالکین یا متصرفین آنها استعمال یا تصاحب یا تلف یا مفقود نماید به حبس از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد».
عنصر مادی خیانت در امانت
همان طور که در مادهی ۶۷۴ ملاحظه میشود،به چهار عمل اشاره شده است.
استعمال کردن: یعنی فردی که از مالی که به صورت امانی در اختیار دارد، استفاده کند. مثلا لباس امانتی را بپوشد یا با خودرو امانتی رانندگی کند. مرتکب اگر سوء نیت داشته باشد، خائن در امانت شناخته میشود.
تصاحب: منظور از تصاحب برخورد مالکانه با مال است. یعنی طوری با مال امانتی برخورد شود، انگار که مال خودش است. مثلا آن را بفروشد، گرو بگذارد یا از پس دادن آن خودداری کند.
اتلاف: یعنی نابود کردن و از بین بردن مال امانتی. چه خودش این کار را بکند، چه این که با سوء نیت مال را به وسیلهی دیگری تلف کند.
مفقود کردن: ممکن است کسی که امانت نزد اوست، آن را از بین نبرد، اما رفتاری کند که دستیابی صاحب مال به آن ممکن نباشد. مثلا چک امانتی را با سوء نیت در خیابان رها کند، یا انگشتر امانتی را به دریا بیندازد.
سوء نیت در خیانت در امانت
برای این که فعل یا ترک فعل منجر به چهار مصداقی که ذکر شد خیانت در امانت به حساب آید، باید سوء نیت فرد مرتکب هم احراز شود. پس اگر کسی تصور کند مالی متعلق به خودش است و در آن تصرف کند، هر چند در واقع آن مال متعلق به دیگری باشد، نمیتوان او را به لحاظ کیفری محکوم کرد، هر چند از نظر حقوقی مسئول خسارت وارد شده است.
یا اگر مالی که نز او امانت است را در اثر سهل انگاری مفقود کند و در عمل او عمدی نباشد هم از نظر کیفی بیگناه شناخته خواهد شد. پس زمانی میشود کسی را مرتکب این جرم دانست که اولا آگاهانه و عامدانه باعث استفاده، تخریب، فقدان یا تلف مال امانتی شود و ثانیا این کار را به قصد ضرر به مالک یا متصرف مال بکند.
مثال دیگر: فردی عمدا میوههای باغی که نزد او امانت است را به رودخانه میریزد، اما هدف او نه ضرر زدن به مالک آن ها، بلکه حفظ این میوهها از آتش سوزی وسیع انبار بوده است، پس چون مرتکب نه تنها نیت مجرمانه نداشته که هدفش منتفع کردن صاحب مال بوده، نمیتوان او را خاین در امانت دانست.
همچنین درباره کسی که مال دیگری را نزد خود نگه می دارد تا تکلیف حساب و کتاب آن مال روشن شود، گفته شده است که خیانت در امانت معنا ندارد، هر چند بعدا به لحاظ حقوقی بی حق شناخته شود.
نکتهی مهم این که لازم نیست صاحب مال بگوید این مال دست تو امانت است یا اصطلاحا عقد امانت منعقد شده باشد، بلکه باید مال از یک طریق قانونی به امانتدار سپرده شده باشد.
دلایل زیاد بودن شکایت خیانت در امانت
بسیاری از مردم و وکلا ترجیح میدهند مسایل حقوقی خود را با طرح دعوای کیفری پیگیری کنند. اولا به دلیل آنکه از امکانات این دسته از شکایات مانند حکم جلب استفاده کنند و طرف خود را در مضیقه قرار دهند، دوم این که هزینهی این دعاوی کمتر است و در آخر این که معمولا رسیدگی به آنها نسبت به دعاوی حقوقی سرعت بیشتری دارد.
بنابراین مثلا ممکن است یک صاحب خانه، به جای اقدام حقوقی برای تخلیه ملک خود، مساله را در قالب خیانت در امانت مطرح کند یا زوجین نسبت به اموال متشرکشان همدیگر را با این اتهام تحت تعقیب قرار دهند. پس گرفتن وکیل خیانت در امانت در برای پیگیری این موارد حقوقی ضروری می باشد.
مراحل طرح شکایت خیانت در امانت
برای طرح این دعوا باید به یکی از دفاتر خدمات قضایی مراجعه و شکایتنامه را تنظیم کرد. کارشناسان این دفتر متن آن را بررسی و در صورتی که بدون ایراد حقوقی تشخیص دهند آن را در سامانه دادگستری ثبت میکنند.
پس از آن، شکایت به یکی از شعب دادسرای صالح ارجاع میشود. معمولا دادسرا پرونده را برای تحقیق بیشتر به کلانتری محل وقوع جرم ارجاع میدهد هر چند در این باره الزامی ندارد. پس از اتمام تحقیقات، اگر دادسرا جرم خیانت در امانت را محرز بداند با صدور قرار مجرمیت آن را به دادگاه کیفری ارجاع میدهد و اگر نظر دادسرا بر بیگناهی متهم بود، قرار منع تعقیب صادر میکند.
البته این قرار قابل اعتراض است، اعتراض شاکی به قرار منع تعقیب به دادگاه کیفری که صلاحیت رسیدگی به اتهام را دارد ارسال خواهد شد و این دادگاه به اعتراض رسیدگی خواهد کرد. اما این اعتراض باید در همان شعبه رسیدگی کننده در دادسرا ثبت شود.
دفتر وکالت دادفر با بهره گیری از با سابقه و کارکشته ترین وکیل پایه یک دادگستری در کلیه دعاوی کیفری، حقوقی، خانواده، وکیل چک برگشتی تهران و کرج، انحصار ورثه، سرقت و کلاه برداری آماده قبول پرونده می باشد.
دیدگاه شما