یکی از روزهای پایانی اسفند ماه سال گذشته مرد میانسالی در تهران به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی همسرش خبر داد. وی گفت: «امروز صبح همسرم فرزند خردسالم را پیش من گذاشت و برای خرید به بازار رفت، اما هرگز بازنگشت.»
با شکایت مرد میانسال پرونده به دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای رسیدگی در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، شاکی دوباره به اداره پلیس رفت و ادعای عجیبی را مطرح کرد. وی گفت: «همسرم مدتی بود همیشه سرش گرم فضای مجازی بود و رفتار و کارهایش هم عجیب و غریب بود. یک روز قبل نگهبان محل کارم گفت جلوی در مهمان دارم. وقتی به داخل خیابان رفتم مرد و زنی را داخل خودروی شاسی بلندی دیدم. آنها گفتند همسرم عضو گروهی است و به همین دلیل به خارج از کشور رفته است و تهدید کردند من گم شدن او را پیگیری نکنم. الان احتمال میدهم آنها بلایی سر همسرم آوردهاند.» مأموران پلیس در تحقیقات بعدی دریافتند ادعای مرد میانسال واقعیت ندارد و او در این چند روز با هیچ کسی ملاقات نداشتهاست. از سوی دیگر در تحقیقات از همسایهها مشخص شد وی از مدتی قبل با همسرش اختلاف داشته و حتی همسایهها هر چند روز یک بار صدای درگیری آنها را میشنیدهاند.
بدین ترتیب با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران متهم را به نام کیوان بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
وی در بازجوییها وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد، به قتل همسرش اعتراف کرد. وی گفت: «با همسرم اختلاف داشتم، اما به خاطر فرزندم از هم جدا نشدیم. هر روز که میگذشت اختلافات ما بیشتر میشد تا اینکه روز حادثه با هم مشاجره لفظی کردیم. او صدایش را بلند کرد و من هم میله آهنی از انبار برداشتم و ضربهای به سرش زدم تا صدایش قطع شود. وقتی فوت کرد جسدش را داخل چند نایلون مومیایی کردم و با خودرویم به بیابانهای اطراف یکی از شهرهای تهران منتقل و آنجا رها کردم. پس از این به اداره پلیس رفتم و اعلام مفقودی کردم و چند روز بعد هم برای فریب مأموران ادعای تازهای مطرح کردم.» پس از اعتراف متهم، مأموران پلیس متوجه شدند جسد زن جوان از سوی مأموران شهرستانی کشف و دفن شدهاست.
تحقیقات از متهم ادامه دارد.
دیدگاه شما