علی صوفی وزیر دولت اصلاحات درباره افزایش نرخ بنزین اظهار داشت: از نظر اقتصادی واقعی کردن نرخ بنزین مدتها است که در دستور کار دولتهای مختلف قرار داشته به گونهای که آقای خاتمی نیز به دنبال واقعی کردن نرخ بنزین بود.
وی با بیان اینکه یارانهای که بابت سوخت پرداخت میشود، توجیه ندارد، افزود: بنزین در ایران کمترین نرخ را در مقایسه با دیگر کشورها دارد و این باعث شده آسیبهایی وارد شود.
به گفته صوفی یکی از آسیبها به دلیل ارزان بودن سوخت در کشور خودروهایی است که به شدت بنزین مصرف میکنند و مصرف بالای سوخت سبب شده خودروها فرسوده در ناوگان ترافیکی و حملونقل حضور داشته و فعالیت کنند و این آثار مخربی همچون آلودگی هوا و مصرف بیش از حد سوخت به دنبال داشته باشد.
وزیر دولت اصلاحات با بیان اینکه یارانه سوخت به همه مردم تعلق نمیگیرد، گفت: همه مردم که خودرو ندارند و یک عده از مردم از ناوگان حملونقل استفاده میکنند و کرایه میدهند و خودشان هیچ مصرفی از بنزین ندارند، بنابراین اکثریت مردم از این یارانه استفاده نمیکنند.
وی با بیان اینکه ارزان بودن نرخ بنزین و سوخت سبب قاچاق سوخت شده است، گفت: وقتی سوخت در ایران ارزان باشد و در کشورهای همسایه از قیمت بالایی برخوردار باشد خود به خود یک جریان منفی از سوی کشور ما به سمت کشورهای همسایه به وجود میآید و سوخت به آن کشورها سرازیر میشود و قاچاق سوخت به اقتصاد ما ضربات زیادی زده است، بنابراین دلایل متعددی وجود داشت که یارانه بنزین را حذف کنند.
صوفی بر این باور است که هنوز نرخ سوخت و بنزین واقعی نشده است چرا که نرخ واقعی بنزین در ایران چیزی حدود 5 تا 7 هزار تومان است و دولت فعلاً فقط نرخ آزاد آن را 3 هزار تومان تعیین کرده است و در برنامه پنج ساله پیشبینی شده بود که این نرخ به تدریج واقعی شود یعنی سالی 20 درصد به نرخ بنزین اضافه کنند تا قیمت سوخت واقعی شود.
وی گفت: در مجلس هفتم جلوی این کار از سوی آقای حداد عادل رئیس مجلس وقت گرفته شد و به خیال خود میخواست به مردم به آن شکل عیدی بدهد، اما دیدیم که از آن شکل هم از جیب مردم گرفته شد، بنابراین چند سال برنامه واقعی شدن نرخ بنزین به تأخیر افتاد و جلوی آن گرفته شد.
دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات یادآور شد: آقای احمدینژاد در راستای هدفمند کردن یارانهها به دنبال این بود که نرخ بنزین را واقعی کند و این یارانهها را به اهداف برساند یعنی مصرفکننده حاملهای انرژی که کارخانجات، تولیدکنندگان و صاحبان خودروهای شخصی بودند را حذف و درآمد حاصل از آن را بین مردمی که از آن بیبهره بودند توزیع کنند و انصافاًَ این اقدام مستلزم عزم راسخ و هماهنگی بسیار جدی در سطح حاکمیت بود که حاکمیت نیز با آقای احمدینژاد همراه بود.
صوفی با بیان اینکه احمدینژاد موفق شد که یارانهها را هدفمند کند، گفت: آقای احمدینژاد در بحث واقعی کردن نرخ بنزین حتی جلوی برخی انحرافات را گرفت اما دو اشکال در تصمیم وی وجود داشت نخست اینکه یارانه را بین همه مردم توزیع کرد و دوم اینکه سهم تولید را در نظر نگرفت.
وی ادامه داد: اساساً ساختار کارخانهها پرمصرف بود چرا که تجهیزات موجود در آن کارخانهها به صورت دسته دوم خریداری شده بود، بنابراین در قانون هدفمندی یارانهها پیشبینی شده بود بخشی از یارانه ها حدود 30 درصد از آن به تولیدکنندگان و کارخانهداران واگذار شود تا آنها اصلاح ساختار کرده و کارخانجاتی با مصرف پایین ایجاد کنند که این اتفاق نیفتاد چون تمام یارانهها به مردم پرداخت شد.
وزیر دولت اصلاحات با بیان اینکه بیژن زنگنه نیز در دولت آقای خاتمی به دنبال واقعی کردن نرخ بنزین بود، گفت: آقای زنگنه که آن زمان وزیر نفت آقای خاتمی بود مکرراً اعلام میکرد که ما باید خودروهای کممصرف خارجی و یا حتی هیبریدی وارد کنیم و از آن سو نرخ بنزین را افزایش دهیم که این سبب میشد هم نرخ بنزین واقعی شود و هم ناوگان حملونقلی کشور نوسازی شود و بتوانیم چهره شهرها را نیز عوض کنیم.
صوفی میگوید که اکنون هم قیمت خودروهای بیکیفیت داخلی افزایش یافته و هم نرخ بنزین که بهتر بود همان ایده آقای زنگنه دنبال میشد.
وی با تأکید بر اینکه نرخ بنزین مثل استخوان لای زخم مانده بود، گفت: باید نرخ بنزین واقعی میشد اما شکل کار خیلی مهم است. یعنی آیا ما باید به صورت تدریجی مطابق برنامه پیشبینی شده این مسیر را دنبال میکردیم و یا یکباره که البته افزایش یکباره نرخ بنزین موجب شوک به مردم و بازار میشود و عوارض اقتصادی بالایی دارد و تورمزا است. همانگونه که ما آسیبهای افزایش حاملهای انرژی در زمان آقای احمدینژاد دیدیم و فواید آن حاصل نشد اکنون نیز شاید اینگونه شود.
دبیرکل حزب پیشرو اصلاحات با طرح این پرسش که آیا دولت به صورت دقیق تبعات افزایش نرخ بنزین را مورد بررسی قرار داده است یا خیر؟ گفت: اگر دولت نرخ بنزین را برای کسری بودجه صورت داده این قابل توجیه نیست که ما برای تأمین کسری دست در جیب مردم کنیم. چرا که برای کسری بودجه راههای دیگری وجود دارد. به عبارتی دولت میتوانست مالیات را افزایش دهد.
صوفی معتقد است که دولت روحانی نیز باید سیاست جدایی بودجه از نفت را از مدتها پیش دنبال میکرد، چرا که قرار بود این مهم در پایان برنامه سوم محقق شود و حتی قرار بود بودجه ما بر مالیات متکی باشد و درآمدهای نفتی ذخیره شود ولی باز هم این اتفاق نیفتاد.
وی با تأکید براینکه قطعاً تأثیر افزایش بنزین بر همه ابعاد اقتصادی مردم اثر خواهد گذاشت، گفت: ما به زودی شاهد افزایش نرخ کرایه تاکسیها، سفرهای بینشهری و حتی افزایش قیمت میوه و اجناس ضروری مردم خواهیم بود، بنابراین این سؤال به طور جدی مطرح است که آیا دولت ابعاد افزایش نرخ بنزین را بررسی کرده است یا خیر؟
وزیر دولت اصلاحات افزود: اینگونه نشود که در افزایش نرخ بنزین اهداف محقق نشود و فقط عارضه گران شدن بنزین باقی بماند، بنابراین دولت باید درباره این قدم مهمی که برداشته بینهایت دقتهای لازم را به کار بگیرد./فارس
دیدگاه شما