بچه هایی گرفتار در خانه،سرگرمی های تکراری،وسوؤال؟مگه قرارنبود سوار هواپیما شیم بریم ساحل شن بازی؟راستش ازنیمه بهمن قول دادم وحتی قصه گفتم که گندمی ما میریم سوار هواپیما میشیم بعدمیریم کنار دریا تو آب بازی میکنی وهر بار کودکم غرق شادی میشد.هرصبح میپرسید کی عید میشه،عید شد ،بهار شد،کیش رفتن ممنوع شد که هیچ همین تهرانم زندون شد.،میدونم از فوائد قرنطینه نوشتم وگفتم بارها،اما دلم میسوزه برای دنیای کودکی که مریضی رو شناخت ودرک کرد،ازپنجره بیرونونگاه میکنه ومیگه وای مامان اینا بدون ماکس(ماسک)اومدن بیرون الان مریض میشن..نگرانی حق هیچکودکی نیست،شادی،تخیل،بازی،دویدن،قهقهه زدن حق طبیعی بچه هاست.
پ.ن.به نظرتون چه کار کنیم؟؟
پ.ن۲.کی مقصره؟
پ.ن۳.شماهایی که بچه دارید راهکار بدین بمن مادر. روانشناسان محترم حوزه کودک چه کنیم؟
پ.ن۴.دستکش وماسک ژل ضد عفونی کننده وقرنطینه سرجاش با روح وروان بچه ها چه کنیم؟
پدر مادرای عزیزم دوستای گلم لطفا از نظراتتون بنویسین بیاین بهم کمک کنیم.ما درقبال یکنسل مسوؤلیم.
پ.ن۵.اون منم فارغ از هر چیزی که اسمش نگرانی بود همسن الان گندم.
دیدگاه شما