جماران: پرسپولیس، صدرنشین لیگ برتر در هفته بیست و دوم با نتیجه ۳ بر یک موفق به شکست پیکان شد تا خودش را به قهرمانی و حریف را به سقوط نزدیکتر کند. مهمان ویژه این مسابقه که از روی سکوها بازی را نظاره میکرد، کسی جز دراگان اسکوچیچ سرمربی تیم ملی فوتبال نبود. عکسهای منتشر شده از حضور او روی سکوهای ورزشگاه شهر قدس در نگاه اول هیچ مضمونی را منتقل نمیکند اما لوکیشن اسکوچیچ به قدری نازیبا است که بعد از ثانیههایی توجه را به خود جلب میکند؛ باردیگر غیرحرفهای بودن امکانات فوتبال ایران ثابت میشود.
شرایط مهیا شده برای اسکوچیچ در ورزشگاه پیکان را شاید بتوان در حد امکانات چهل سال پیش درنظر گرفت. خودروهای پیکانی هم که از آن سالها باقی مانده بی شباهت به ورزشگاه فرسوده میزبان نیستند. گویی سرمربی تیم ملی در آخرین سال قرن ۱۴ شمسی بر پیکان به جا مانده از دهه ۶۰ سوار شده است!
باید از مسئولان این تیم که میزبان بودند پرسید که آیا این رفتار در برابر سرمربی تیم ملی قابل قبول است؟ صرف اینکه او سالها در فوتبال ایران حاضر بوده است این مجوز را میدهد که چنین محلی برای نشستنش فراهم شود؟
بلوکهای سیمانی که با بی سلیقگی محض چیده شده؛ آجرهای رنگ باخته که بدجور در میان این بلوکها در ذوق میزنند؛ یک میله آبی رنگ بدقواره و بی ربط، ظرف های پلاستیکی که هیچ نشانی از پذیرایی محترمانه ندارند و کلافگی مردی که به صندلی پلاستیکی سفید رنگ تکیه کرده؛ همان صندلیهایی که امروز از جلوی بستنی فروشیهای جاده هم برچیده شدند؛ تنها قسمتی از زشتیهای این تصاویر هستند. هیچ چیز در این میان شبیه جایگاه مهمان ویژه نیست! یک نماد بر سینههای مرد وجود دارد؛ لوگوی فدراسیون فوتبال ایران روی تی شرت نه چندان با کیفیت!
اگر قرار بود یک قاب از شرایط امروز فوتبال ایران ترسیم شود بی شک همین عکس برای توضیح همه چیز کافی است.
شاید بسیاری اسکوچیچ را در حدواندازههای تیم ملی ایران ندانند اما آیا شرایطی که مسئولان ورزشگاه شهرقدس برای پذیرایی از سرمربی تیم ملی ایران فراهم کردند قابل دفاع است؟ تصور کنید کیروش، زیدان، مورینیو یا یکی از آنهایی که برای حضور در ایران صف کشیده بودند جای اسکوچیچ روی این صندلی پلاستیک سفت و سخت نشسته بودند. در آن زمان چه دیدگاهی از فوتبال ایران برای آنها شکل می گرفت؟ شاید همین مسائل بود که کیروش از دیدن لیگ ایران همیشه فرار می کرد!
در شرایط اسفناک فوتبال ایران که همه در اندیشه منفعت شخصی هستند و هرچیز به غیر ازسودجویی، دروغ و بی مسئولیتی جایگاه خود را از دست داده نباید از دیدن این عکس تعجب کنیم. این عکس تنها گوشهای از واقعیت فوتبال ایران را نشان می دهد.
فدراسیونِ آشفته ایران درست مثل بلوکهای سیمانی نامنظم هستند؛ چیدمان ناموزون آجرها کنار هم مثل تمام تصمیمات مسئولان این فدراسیون است؛ میله آبی رنگ نیز درست همان فردی است که هیچ ربطی به فوتبال ندارد اما بدجور نمای کلی را زشت کرده است. صندلی سفید هم با گذر زمان گَرد خاکستری به خود گرفته؛ درست مثل فوتبال ایران که اگر نجات پیدا نکند به زودی سیاهِ سیاه میشود.
دیدگاه شما