شاید شما هم دست کم تجربه ی یک خواب را داشته اید که مدت زیادی در ذهن تان باقی مانده بدون آنکه معنایش را متوجه شده باشید. در این مطلب می خواهیم چیزهایی که دانشمندان در مورد کابوس ها و خواب های عجیب و غریب ما پی برده اند را با شما درمیان بگذاریم. با ما همراه باشید.
چرا کابوس می بینیم
همه ی ما شاید ماجرایی در مورد اتفاقات و چیزهای عجیب و بی معنی ای که در یکی از خواب هایمان وجود داشتند، برای تعریف کردن داشته باشیم. اگر کنجکاو هستید که بدانید چرا این اتفاق رخ می دهد، باید بدانید که توضیحاتی برای آن وجود دارد.
هر شخصی خواب های منحصر به خودش را دارد چون آدم ها هر روز احساسات و وقایع مختلفی را تجربه می کنند. وقتی به خواب می روید، مغز شما به فعالیت ادامه می دهد، به طوری که تمامی لحظاتی که در طول روز از سر گذرانده اید را در حافظه های بلند مدت و کوتاه مدت شما طبقه بندی می کند. مغز وقایعی که اخیراً رخ داده اند را با آن هایی که مدت ها قبل اتفاق افتاده اند مقایسه می کند. به همین دلیل است که می توانید چیزهایی از کودکی تان مثل بازی کردن با یکی از دوستان تان را در مکان جدیدی مثل جایی که اخیراً در آن زندگی می کنید در خواب ببینید.
همه ی این اتفاقات در مرحله ی «خواب با حرکت سریع چشم» (REM) رخ می دهد که ۱۰ تا ۲۰ دقیقه به طول می انجامد و در طول شب بارها تکرار می شود. به این مرحله، «خواب متناقض» هم گفته می شود که علت این نامگذاری، شباهت های فیزیولوژیکی آن با حالت بیداری است. در این مرحله است که همه ی بخش های مغز جز بخش منطق آن فعال می شوند. علاوه بر این، در هنگام خواب از غلظت سروتونین و نوراپی نفرین کاسته می شود، انتقال دهنده های عصبی ای که مسئول منطق و توجه در مغز هستند. بنابراین عجیب نیست که خواب های ما شکلی غیر عادی پیدا می کنند. ما فقط بعد از بیدار شدن از خواب است که متوجه می شویم هر آنچه که دیده ایم در خواب رخ داده اند.
کابوس ها چطور؟ چرا در خواب هایمان شاهد به پایان رسیدن دنیا هستیم، زامبی ها را می بینیم، تعقیب می شویم و موقعیت های نه چندان خوشایند دیگری را تجربه می کنیم؟ دانشمندان سوئیسی و آمریکایی دست به آزمایشی زدند که در آن موفق شدند جواب این سؤالات را پیدا کنند. به عقیده ی آن ها، این در واقع روشی برای پرورش دستگاه عصبی است که به شخص کمک می کند در زندگی واقعی از عهده ی احساسات منفی برآید. این دانشمندان معتقدند احساساتی که در خواب های خود تجربه می کنیم به ما کمک می کنند فشارهای عاطفی را برطرف کنیم و آمادگی فشارها و اضطراب های احتمالی آینده را پیدا کنیم.
دانشمندان با استفاده از دستگاه نوار مغزی، فعالیت بخش های مختلف مغز را در هنگام خواب مورد بررسی قرار دادند. آن ها ۱۸ شرکت کننده ی آزمایش خود را در طول شب چندین بار از خواب بیدار می کردند و از آن ها می پرسیدند که چه خوابی می دیدند و آیا آن خواب ها کابوس بودند. به لطف پاسخ های شرکت کنندگان و تجزیه و تحلیل فعالیت مغز، محققان دو ناحیه از مغز را شناسایی کرده اند که مسئول کابوس های ما هستند. این دو بخش اینسولار و کورتکس سینگولیت میانی نام دارند.
این دو بخش از مغز در موقعیت هایی فعال می شوند که شخص در زندگی واقعی احساس نگرانی یا ترس می کند. وظیفه ی اینسولار ارزیابی احساسات است و به محض اینکه شخص احساس اضطراب کند به طور خودکار دست به کار می شود. کورتکس سینگولیت میانی شخص را برای داشتن پاسخ لازم در هنگام وقوع یک تهدید آماده می کند و نحوه ی رفتار فرد را در هنگام خطر کنترل می کند. در تحقیق دیگری دانشمندان پی بردند کسانی که به مدت طولانی تر و دفعات بیشتری کابوس می دیدند، در زندگی واقعی واکنش های آن ها به چیزهای منفی، شدت و تندی کمتری داشت.
حالا روشن است که نحوه ی ارتباط ناخودآگاه ما با خودمان و کمک آن به حل مشکلات، همان چیزی است که باعث می شود احساس نگرانی کنیم. مثلاً دانشمندان می گویند دیدن تعقیب و گریز در خواب اغلب به مشکلات حل نشده ی فرد در زندگی مربوط می شود. اما همانطور که پیشتر اشاره کردیم، خواب ها به اندازه ی کافی مورد مطالعه و بررسی قرار نگرفته اند و بسیاری از جنبه های جالب توجه آن هنوز کشف نشده.
وقتی به خواب می روید، مهارت ها و دانش های جدید مثل یادگیری نواختن پیانو در «قفسه ها»ی ضروری مغز قرار می گیرند. این کار به خاطر آوردن را راحت تر می کند. فرقی نمی کند خودتان را برای یک امتحان آماده می کنید یا فقط می خواهید فهرست کارهایی که فردا باید انجام دهیم را به خاطر بسپارید، یک خواب خوب شبانه کمک کننده خواهد بود.
یک شخص بدون خواب کمتر زنده می ماند تا بدون غذا. بیشترین مدت زمانی که یک فرد توانسته بدون خواب سپری کند ۱۱ روز بوده. البته به هیچ وجه توصیه نمی شود این آزمایش را انجام دهید چون جدا از مشکلات ذهنی شدیدی که ایجاد می کند، می تواند باعث مرگ هم شود.
تا حدود ۱۵ درصد از انسان های دنیا شب ها در خواب راه می روند. این افراد در هنگام خواب نه فقط می توانند روی تخت بنشینند یا در اتاق ها پرسه بزنند، بلکه می توانند از خانه بیرون روند و مسافت زیادی را طی کنند. این تصور که چنین افرادی را نباید از خواب بیدار کرد غلط است. در واقع در بسیاری از موارد این کار ضروری هم هست.
کسانی که به اندازه ی کافی نمی خوابند اشتهای بیشتری دارند چون سطح لپتین (هورمون کنترل اشتها) در بدن آن ها افت می کند.
ظرف ۵ دقیقه ی بعد از بیدار شدن از خواب، ما ۵۰ درصد از خواب های خود را فراموش می کنیم. ۵ دقیقه بعد از آن هم ما تقریباً هر چه که در خواب های خود دیده بودیم را از یاد می بریم. زیگموند فروید، روانشناس مشهور، معتقد بود این مغز ما است که تلاش می کند همه چیز را از حافظه پاک کند چون خواب های ما همان افکار پنهان ما هستند. با این حال، امروزه یک نظریه ی متفاوت در این مورد وجود دارد که می گوید ما بعد از بیدار شدن از خواب به طور کامل تغییر وضعیت می دهیم و مغز کاملاً فعال می شود که در نتیجه ی آن همه ی خواب های خود را فراموش می کنیم.
دیدگاه شما