مجری کودکان و نوجوانان دهه ۶۰ در تلویزیون، با انتشار تصویری از خودش در هنگام بارش برف، از دلتنگیاش برای روزهای نوجوانیاش و بارش برف در آن سالها نوشت.
" دیروز ساعت۵/۵ بعد از ظهر بعد از برگشتن از یک قرار کاری در خیابان دربند مه زیبایی همه جا رو گرفته بود، تلفیق مه و تاریکی و چراغهای روشن مغازهها و سرمای ابتدای شب برای من حس عجیبی رو ایجاد کرد. به یاد گذشتههایی افتادم که در این موقع سال همه جا پر از برف بود و ما با اشتیاق بسیار پیاده در حالی که به سمت دبیرستان میرفتیم با چکمههایی که تا نزدیک زانو داخل برف فرو میرفتن برفها رو پشت سر میگذاشتیم و از لحظات زیبای زمستان لذت میبردیم.
دلم میخواست بازهم پیاده راه برم و راه برم و راه برم تا.
و همهاش به آسمان نگاه میکردم و باهاش کلی حرف زدم. گفتم: تو همون آسمونی و ما هم همون آدمهای سالها پیش، ای کاش باز هم برامون بباری، هیچکدوممون از یک لحظه دیگرمون خبر نداریم. ببار آسمان شاید این آخرین باری باشه که بتونیم بارش برف رو ببینیم.
و امروز صبح دیدم به به بعد از چند وقت دوباره برف آمده، و خدا رو شکر کردم که بارش امروز رو دیدم "
دیدگاه شما