به چندین و چند دلیل:
۱. برنامه از روی نمونه ی خارجی اش کپی شده ، پس زحمتی برای طراحی اولیه این برنامه در کار نبوده و نیست.
۲. شاید در طول یک دوره از عصر جدید بین ٧٠ تا ١٠٠ شرکت کننده حضور پیدا کنند. این شرکت کننده ها کشف نشده اند و کسانی هستند که از بین فیلم های ارسالی انتخاب می شوند، پس زحمت چندانی برای پیدا کردن شان کشیده نمی شود. درصد بالایی از افراد انتخاب شده ، برای تست خوانندگی می آیند که ساده ترین راه برای انتخاب است ، آنچنان که اگر در جمعیت مدرسه ای تست خوانندگی بگیرید قطعا به چند صدای خوب برمی خورید ، در حالی که میان همین انتخاب شده های خوانندگی در میدان عصر جدید ، به ندرت به صدای درست و خوب و حرفه ای برمی خوریم. در عین حال در هر دو سری از برنامه عصر جدید دیده ایم که در میان این انتخاب شده ها هم ، تعداد دانه درشت هایی که استحقاق واقعی برای حضور در چنین جایگاهی را دارند، در هر دوره ، به تعداد انگشت های یک دست هم نمی رسند.
۳. در هیچکدام از برنامه های استعدادیابی دنیا ، تافته ی جدا بافتهای به نام مجری وجود ندارد که گاهی از داورها بخواهد نظرشان را عوض کنند و زنگ طلایی را روی میز خودش بگذارد به علاوه اینکه پخش آنچه گذشت و توضیح تکراری و طولانی هر قسمت توسط مجری، وقت زیادی از برنامه میبرد که حساب تک تک این ثانیهها و دقیقه ها را در برآورد کلی برنامه از حساب بیت المال نوشته شده است.
۴. احسان علیخانی آدم به شدت باهوشیست. خوب می داند چطور وقت برنامه اش را پر کند. چطور نسبت بالایی از سوژه های معمولی را با تک و توک اتفاق های ریز و درشت بپوشاند و درنهایت با چند اتفاق خوب برنامه را به پایان ببرد تا در ذایقه عمومی مخاطبان برنامه اش کادرست و حرفه ای جلوه کند.احسان علیخانی پایان خوش را بلد است.
۵. القا اصل مهمی در باور آدم هاست. صدا و سیما آمارهایی را اعلام می کند که معلوم نیست از کجا آمده اند. مردم پرمخاطب بودن پایتخت را می فهمند چون همه ی آدم های اطراف شان مشغول دیدن این سریالند و درباره اش حرف می زنند اما عصر جدید قطعا جزو برنامه های پرمخاطبی نیست که همه جا حرفش باشد. با این حال می بینیم که اعلام آمارهایی شبیه درصد بالای رضایت مخاطبان ،در نیمه راه برنامه در اذهان مردم ، جا باز می کند.
۶. نکته آخر این که اگر چهار داور دیگر، از سر اتفاق، روی آن چهار صندلی مینشستند ، کم و بیش باز با همین نتیجه و همین درجه از انفعال نظر میدادند. داورهایی که قطعا در خیلی زمینهها صاحب نظر نیستند ، هیچ استادی و تبحری در کلامشان نیست و جز لجبازیهای گاه و بیگاه شان ، اتفاقی از این همه رای و نظر ، در ذهن مخاطب از این چهار نفر به یاد نمیماند.
دیدگاه شما