هر بار و در هر اثری در قامت یک شخصیت متفاوت و ماندگار ظاهر می شود؛ یک بار «حسام بیک خان» مجموعه «روزی روزگاری» می شود و حسابی می درخشد و دیگر بار «جلال» (پسر اسدا... خان) سریال «پدر سالار» است؛ یک بار شخصیت قدرتمند ارباب سریال «پس از باران» را خلق می کند و باری دیگر ایفاگر نقش حضرت یعقوب(ع) سریال «یوسف پیامبر(ع)» می شود. از آن سو البته از نقش خوب «جمشید» در سریال «شهرزاد» هم نمی توان گذشت. «محمود پاک نیت» این شب ها با سریال «حکایت‌های کمال» مهمان خانه ها و باری دیگر در نقش متفاوتی ظاهر شده است. او خالق شخصیت «داوود» لحاف دوز پدر «کمال» است. پاک نیت مانند همیشه خوش برخورد و خونگرم در گفت و گوی صمیمانه با ما از چند و چون شکل گیری این شخصیت گفت.
متن خوب «حکایت های کمال» حس نوستالژی برای ما دارد. چه شد پذیرفتید نقش متفاوت «داوود» را بازی کنید؟
برای خودم نقش جذابی بود چون در دهه 40 خودم 7، 8 ساله بودم و همه آن چه را که کمال تعریف می کند در زندگی مان بوده است. واقعیت اش قصه ها گیرا بود و خوشم آمد و پذیرفتم.
قبول دارید از مهم ترین نکات در بازیگری، نقش مقابل فرد است که در دیده شدن اثر و حتی بازیگر نقش مهمی دارد؟
بازیگری مانند داد و ستد پایاپای است یعنی چنین ارتباطی در کار با بازیگر نقش مقابل داریم و به نوعی پاسکاری در زمین فوتبال است که همه پاسکاری می کنند تا یک نفر گل بزند. اگر بازیکنانی که در زمین فوتبال هستند نتوانند به درستی پاسکاری کنند آن گونه که باید و شاید کاری انجام نمی شود. در بازیگری هم اگر پارتنر رو به روی تان نتواند جوابگوی لحظه های مختلفی که در قصه وجود دارد، باشد آن طور که باید و شاید کار جذاب و گیرا در نمی آید تا به دل مخاطب بنشیند. این قصه برای تمام گذشتگان ما و تمام کسانی که در این برهه زندگی می کردند، حس نوستالژی دارد. هر فردی می آمد و تعدد بازیگران خوب را در سریال می دید دوست داشت در سریال بازی کند حتی اگر یک سکانس باشد.
شنیده ام شرایط خاص و سختی برای فیلم برداری در شهرک غزالی داشتید.
همین طور است.ما هر روز چه در تابستان و چه در زمستان ساعت 5 از خواب بیدار می شدیم و وقتی به شهرک غزالی می رفتیم هوا تاریک بود و صبحانه ناخواسته می خوردیم؛ من نامش را صبحانه زورکی گذاشته بودم، سپس گریم می شدیم و بعد از روشن شدن هوا ساعت 7 فیلم برداری آغاز می شد. ساعت 20:30 به خانه می رسیدم و آن موقع تازه می نشستم و دیالوگ های فردا را تمرین می کردم و واقعاً کار سخت ولی لذت بخشی بود چرا که همه ما در یک برهه زمانی این روزها و اتفاق ها را تجربه کرده ایم. زندگی های امروزه همه آپارتمانی شده است و بچه های کنونی یا سرشان در گوشی موبایل است یا تلویزیون تماشا می کنند که خیلی وحشتناک و خسته کننده است. بچه های آن موقع زندگی می کردند و پرتحرک و پرانرژی بودند. با وجود این که گاهی کارم 17، 18 ساعت طول می کشید ولی هیچ وقت خسته نمی شدم. اکنون مردم از زندگی لذتی را که در گذشته می بردند نمی برند چون خیلی چیزها که در گذشته وجود داشت، نیست؛ صداقت در جامعه وجود ندارد.
شنیده ام تهیه کننده سریال بر اثر فشار مالی روانه بیمارستان شد و گویا مشکلات مالی همیشه گریبان گیر کار است.
متاسفانه این گونه است و خیلی از عوامل دستمزدشان را دریافت نکرده اند از جمله خود من. به نظرم یک نوع بی احترامی است به آدم هایی که دارند در یک کار تولیدی و فرهنگی در جامعه 80 میلیونی فعالیت می کنند و حداقل 40 میلیون نفر بیننده سریال هستند.
با وجود این که سال هاست به مشکلات مالی تلویزیون واقف هستید آیا از سر ناچاری بازی می کنید تا دیر یا زود دستمزدتان را بگیرید؟
هیچ فردی تصور نمی کند که صدا و سیما پول هنرمندان را پرداخت نکند یا دیر پرداخت کند. فیلم برداری سریال «حکایت های کمال» فروردین به پایان رسید اما هنوز خیلی از عوامل دستمزدشان را دریافت نکرده اند. اگر پول ندارند، سریال نسازند چون هر فردی برای زندگی اش برنامه ریزی می کند. در این شرایط چه باید کرد؟
مسئله این است که محمود پاک نیت چون عاشق این حرفه است و اگر چه کارمند نیست اما ساعت 5 سر صحنه می رود و تا پاسی از شب جلوی دوربین است.
همین عشق است که من را بیچاره کرده است. حتی ایام نوروز هم سر صحنه هستم. فیلم برداری سریال اگر اندکی عقب افتاد به دلیل کمبود بودجه بود.
البته شاید برخی نمی دانند که شما هنرمندان شبانه روز بدون هیچ چشمداشتی کار می کنید.
وقتی مردم در خیابان و کوچه ابراز لطف و تشکر می کنند و می گویند دیشب از تماشای سریال تان لذت بردیم فهمیده اند که عده ای وقت و زمان گذاشته اند و دور هم جمع شده اند و کاری را تولید کرده اند تا بتواند لحظاتی از زندگی شان را به خوبی پر کند.
نکته مثبت سریال در نظر گرفتن هر دو مخاطب کودک و والدین است.
دقیقاً این گونه است. خودم هر شب لحظه شماری می کنم که این لحظات را در سریال ببینم. هیچ وقت خوشم نمی آید پشت مانیتور بایستم و پلان گرفته شده را ببینم بنابراین عین بینندگان پای تلویزیون می نشینم و سریال را می بینم چون فقط بازی کرده ام و برگشته ام و بازی خیلی از عزیزان را ندیده ام. برای من هم تماشای سریال لذت بخش است و هر آدم بزرگی هم که می بینم می گوید سریال را دوست دارد و به یاد دوران کودکی یا خدمتش یا پدر و مادر خدا بیامرزش می افتد. همین دور هم بودن و شاهنامه خواندن را پدران مان انجام می دادند چون تلویزیون و سینما به آن صورت نبود و همین خواندن کتاب همه را دور هم جمع می کرد.
الان خودتان کتاب می خوانید؟
بله حتماً می خوانم. کتاب های تاریخی، رمان، قصه و نمایشنامه می خوانم. مطالعه در زندگی هر فردی ارزشمند است حتی اگر یک صفحه در شب باشد.
پرافتخارترین نقش هایی که محمود پاک نیت بازی کرده است کدام ها بوده اند؟
انتخاب سخت است و خیلی از کارهایم را دوست دارم. پس از باران، پدر سالار، یوسف پیامبر(ع)، خانه ای در تاریکی و روزی روزگاری را دوست دارم و این ها کارهای ماندگاری هستند و دیگر ساخته نخواهند شد و هر چقدر تماشاچی ببیند سیر نمی شود. خودم پس از باران را هر چقدر ببینم سیر نمی شوم چون هر زمان که آن را می بینم برایم لذت دیگری دارد.
در پایان بفرمایید سریال «دخترم نرگس» به کجا رسید؟
بازی ام در آن به پایان رسیده و بعد از 4 ماه همکاری از گروه جدا شده ام اما دستمزدم هنوز پرداخت نشده است./خراسان
منبع:
خراسان
دیدگاه شما