به گزارش پایگاه خبری نشان :

این روزها مخاطبان تلویزیون و طرفداران سریال‌های خانوادگی شاهد پخش سریالی هستند که توانسته با داستان جذاب خود و شخصیت‌های پرتعداد در جذب مخاطب موفق عمل کند.

 سریال «وارش» با نام قبلی «بهترین سال‌های زندگی ما» به کارگردانی احمد کاوری، محمودرضا تخشید و بازی بازیگرانی همچون بهنام تشکر ، علیرضا کمالی،الهام طهموری، علیرضا جلالی تبار، هدایت هاشمی، شهرام قائدی، ساناز سماواتی، رحیم نوروزی، افشین سنگ‌چاپ، نیلوفر شهیدی، رامین راستاد، نسرین بابایی، فرخ نعمتی،برزو ارجمند و... مجموعه تلویزیونی شبانه شبکه سه سیما است.

در ادامه سلسله گفتگو با بازیگران این سریال، پای صحبت علیرضا جلالی‌تبار نشسته‌ایم که در این مجموعه ایفاگر نقش «یوسف سلیم» پسرخوانده « وارش » است.

علیرضا جلالی تبار بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون بازیگری در تئاتر را از اواسط دهه هفتاد آغاز کرده است. وی تاکنون در نمایش‌هایی همچون «منصور حلاج»، «شاعر»، «رستم از شاهنامه رفت» و «یادگاری» ایفای نقش کرده است؛ اما شهرت جلالی‌تبار بیش از هرچیز به سال ۱۳۸۷ یکی از اولین تجارب سینمایی او یعنی بازی در فیلم «وقتی همه خوابیم» به کارگردانی بهرام بیضایی باز می‌گردد؛ جایی که او ایفاگر نقش «مانی اورنگ» به عنوان شخصیت اصلی مرد فیلم بود.

جلالی‌تبار بعد از «وقتی همه خوابیم» در فیلم‌هایی مانند «سگ‌های پوشالی»، «حریر»، «خنده در باران» و «اولین امضا برای رعنا» نیز ایفای نقش کرد. سریال‌هایی همچون ترور خاموش، سارق روح، رخنه، راز پنهان ازجمله مجموعه‌های تلویزیونی است که وی در آنها ایفای نقش کرده است.

EmvvTwzGOXH3

 معیار شما از پذیرفتن نقش در کارهای تلویزیونی چیست؟

جلالی‌تبار: معیارهاى پذیرش نقش براى هر بازیگر یک امر شخصى و متفاوت از نقش‌های دیگر است. شاید توان انتخاب بازیگر و نقش‌هایى که به او پیشنهاد مى‌شود را معیارهای ایده‌آل دانست. بخشى از این روند هم به قدرت تخیل کارگردان، تهیه کننده و یا دستیارانى است که یک بازیگرى را براى یک نقش پیشنهاد مى‌دهند. به‌عنوان بازیگر همیشه تلاش کرده‌ام که از تکرار پرهیز کنم و نقش‌هایى را انتخاب کنم که بتوانم از وراى بازى آن تجربه‌اى براى خودم و تماشاگر رقم بزنم.

 بعد از بازی در فیلم «وقتی همه خوابیم» شاید خیلی‌ها انتظار حضور پررنگ‌تر شما را در سینما و تلویزیون داشتند؛ اما این اتفاق نیفتاد. ارزیابی خودتان از این موضوع چیست؟

جلالی‌تبار:  «وقتى همه خوابیم» فیلمى بود که به شرایطى که به اشتباه به اسم تزریق سرمایه و پول به سینما، هنر و فرهنگ تحمیل مى‌شود انتقاد داشت. به نظر من، براى پذیرش و درک همه جانبه یک اثر فرهنگى زمان لازم است. این فاصله زمانی براى من به‌عنوان یک عضو کوچک، وقفه‌اى بود که سعى کردم خودم را با آن تطابق بدهم. انتخاب‌هایى از سر حوصله و گاهى سوء‌تفاهم هایى که وجود داشت و هنوز هم وجود دارد. همیشه این خطر که بازیگر به تریبون تبدیل شود یا خودش را با نقش‌هاى مشابه تکرار کند مرا نگران می‌کند. در این ۱۰ سال ترجیح دادم بازیگر بمانم و این فرصت را به مخاطبان بدهم تا فیلم را در گذر زمان هضم کنند.

از چگونگی پیوستن خود به گروه سازنده سریال وارش بگویید؟

جلالی‌تبار: با آقای احمد کاورى از طریق فیلم‌ها و نوشته‌هایش آشنا بودم. فیلم «نفوذى»را دیده بودم و نگاهش را مى‌شناختم. افتخار این همکارى با آقای تخشید و کاورى از طریق آقاى دارابى نصیب من شد. ایشان با سِمت مجرى طرح با من تماس گرفتند و به توافق رسیدیم و با توجه به فشار کمبود زمانى که داشتند در کوتاه زمانى جلوى دوربین قرار گرفتم.

تصویربردارى خوب، ریتم سریع و غنى بودن داستان نسبت به تعداد قسمت‌هاى مجموعه از نقاط قوت کار آقاى کاورى است.

 شما نسبت به سایر بازیگران غیرشمالی این مجموعه، برای ایفای نقش یوسف سلیم لهجه غلیظ ‌تری داشتید. این برای شما چالش نبود یا این که با توجه به تجارب تئاتری توانسته‌اید به کیفیت مدنظر خود و کارگردان برسید؟

جلالی‌تبار:  من بازیگرم و نقش را از دید مخاطب مى‌‌خوانم. در فیلم «پل» نقش یک کشتی‌گیر کرمانشاهى را ایفا کردم. در فیلم «کشتى ارواح» دو نقش داشتم و در صحنه‌هایى باید عربى صحبت مى‌کردم؛ در فیلم «به وقت رهایى» در نقش حکیم هیدجى باید با گفتار آذرى خودم را وفق مى‌دادم.در بحث لهجه، متن و مردم و از همه مهم‌تر گروهی که با آن کار می‌کنم، معلم من هستند.

شاید سخت‌ترین زبان و گویشى که با آن برخورد داشته‌ام «کردی» است که شباهت‌هایى با گویش گیلکى دارد. البته در غرب گیلان با گویش طالشى و دیلمانى هم برخورد کرده‌ام. به هرحال، زبان لایه مهمى در باور پذیرى و اجراست که در هر نقشی چه با لهجه و چه بدون لهجه باید مدنظر بازیگر باشد. مثلاً نقش وحید در سریال «رخنه» یا هاشم در «مجرم» هر دو فارسى تهرانى را به شیوه خودشان حرف مى‌زنند که دریافت من از نقش بود.

در مورد تجارب تئاترى باید بگویم که به عنوان یک بازیگر تلاشم این است که در سینما و تلویزیون درست بازى کنم چرا که این رسانه‌ها با هم متفاوت هستند.

 شخصیت یوسف سلیم برای شما چگونه تعریف شد؟

جلالی‌تبار:  قضاوت در مورد تأثیر یک نقش نیازمند زمان است. از طرف دیگر یوسف در ادامه داستان سریال وارش تأثیرگذار است.

بار تنهایى و فقدان پدر برای یوسف سلیم با فراق «وارش» و زندانى شدنش دوچندان می‌شود. تمام تمرکز یوسف سلیم برای امرار معاش است؛ نگاه او به عشق و آرمان‌هاى اخلاقى مثل برادرش «جاوید» نیست. او می‌خواهد با تکیه بر توانایی‌های کاری و جربزه خود، بر تنهایى خودش غلبه کند.

 فارغ از بازی در این سریال، ویژگی برجسته فرمی و محتوایی وارش که می‌تواند مخاطب را جذب کند چیست؟

جلالی‌تبار: تصویربردارى خوب، ریتم سریع و غنى بودن داستان نسبت به تعداد قسمت‌هاى مجموعه از نقاط قوت کار آقاى کاورى است.

یوسف در ادامه داستان سریال وارش تأثیرگذار است.

این اثر با دلار هجده هزار تومانی تولید شد. یعنى ریال مى‌پرداختیم و جنس را به دلار مى‌خریدیم. اما اگر مجال و امکانات بیشتری داشتیم، مى‌توانستیم با همین تیم بین هر قسمت بیست قسمت دیگر با کیفیت بالا تولید کنیم و داستان هم افت نکند. بخش‌های مربوط به منطقه سیستان یا بخش‌هاى تهران و شهرک دفاع مقدس جاى کار زیادى براى تیم ما داشت. با توجه به ویژگی‌های کار نمى‌شد در بخش خصوصی این اثر را با این کیفیت تولید کرد. تمام این‌ها چیزى از زحمت همکارانِ بازیگر و تیم‌ فنى سریال وارش کم نمى‌کند.

 فرض کنید در آستانه آغاز پخش سریال وارش هستیم. اگر بخواهید این مجموعه را به اطرافیان یا دوستانتان معرفی کنید و به عبارت بهتر آنها را ترغیب کنید که سریال را ببینند چه می‌گویید؟

جلالی‌تبار:  ببینید، مخاطب توصیه‌بردار نیست؛ بیننده بى‌واسطه با اتفاق درگیر مى‌شود و هیچ توصیه‌اى بهتر از خود اثر نیست.

 برای کارهای آینده خودتان چه برنامه‌ای دارید؟ بازی در تلویزیون، تئاتر یا سینما؟ 

جلالی‌تبار:  مدت‌هاست به شکلی کاملاً ناخواسته از سینما دورم. مشتاق هستم که اگر مجالی فراهم شود در تئاتر هم تجربیات خوبى داشته باشم.