وقتی اهالی خیابان آجودانیه مثل دیگر نقاط شمیران با کشاورزی روزگار میگذراندند همهجا پر بود از مزرعه و باغهای سرسبز. آن روزها سبک زندگی مردم و ساختار شهری با امروز تفاوت بسیاری داشت و رسم بر این بود که اموات در گورستانهای محلی دفن میشدند. گورستان «جوز درختک» یکی از همین گورستانهاست که هنوز باقیمانده است. این گزارش را بخوانید تا گورستان قدیمی «جوز درختک» را بشناسید.
گورستان جوز درختک
نشانی گورستان را دقیق نمیدانم و فقط میدانم در کدام حوالی از خیابان آجودانیه قرار دارد. در خیابان آجودانیه از مرد میانسالی میپرسم: «این اطراف گورستان میشناسی؟» با تعجب میگوید: «باید بری بهشتزهرا (س). اشتباه او مدی». تعداد زیادی از ساکنان این روزهای آجودانیه از وجود گورستان اظهار بیاطلاعی میکنند. قدیمیها هم یا فوت کردهاند و یا دیگر اینجا سکونت ندارند.
«منصور» ۱۹ سال دارد و از ۳ سال پیش با خانوادهاش اینجا زندگی میکند. او میگوید: «شنیدهام که در این حوالی گورستان قدیمی وجود دارد اما تابهحال به آنجا نرفتهام».
دیگر از پیدا کردن گورستان ناامید شدهام که بوستان خلوتی توجه امرا جلب میکند. بالاخره گورستان «جوز درختک» را پیداکردم، در محوطه گورستان قدم میزنم و با تماشای حجم زیاد خاک روی سنگقبرها متوجه میشوم که مدتهاست کسی به اینجا نیامده است. اینجا بهغیراز صدای کارگران کارگاه ساختمانی مجاور بوستان صدایی شنیده نمیشود.
گورستان جوز درختک؛ محل دفن اهالی
بسیاری از ساکنان برجهای اطراف خبر ندارند که در همسایگیشان مزار افرادی قرار دارد که قبل از آنها در این کوچهپسکوچهها زندگی میکردند. شاید به همین دلیل است که بعضیها با تعجب به من که نوشتههای روی سنگها را میخوانم، نگاه میکنند.
قدیمترها بیشتر محلههای شهر برای تدفین اهالی گورستان داشتهاند که گورستان جوز درختک هم نمونهای از ایندست است. در این گورستان اهالی خیابان آجودانیه، کاشانک و دارآباد دفن میشدند و بازماندگانشان شبهای جمعه برایشان خیرات میدادند و به اینجا میآمدند تا برای شادی روح عزیزانشان فاتحه بخوانند. اینجا برخلاف همه بوستانها لابهلای درختان و بوتهها سنگقبر دیده میشود.
فاتحهخوانی عابران برای درگذشتگان
روی یکی از نیمکتهای بوستان مینشینم. چنددقیقهای به رفتوآمد آدمها در بوستان نگاه میکنم که رفتار یکی از آن ها توجه من را جلب میکند. پسر جوانی که متوجه سنگقبرها در بوستان میشود بعد از خواندن مشخصات روی سنگقبر فاتحه میخواند.
«یونس» میگوید: «از دیدن سنگ مزار در این بوستان خیلی تعجب کردم اما حفظ آن بعدازاین همه تغییر و تحول شهری کار بسیار ارزشمندی است. امیدوارم خدا همه آنها را بیامرزد». دیوارهای بوستان سنگی است و روی آنها نوشتههایی با مضمون فانی بودن دنیا و جهان پس از مرگ نوشتهاند.
مزار شهدای هشت سال دفاع مقدس
هر چه گوشه و کنار بوستان را میگردم تا اسم آن را پیدا کنم، جستوجویم بینتیجه است. اینطور که پیداست این بوستان اسم مشخصی ندارد. حتی بعضی از اهالی که چیزی از گورستان شنیدهاند این بوستان را به گورستانی که در آن قرار دارد میشناسند.
پس از سرشماری سنگقبرها متوجه میشوم تعداد کسانی که در گورستان جوز درختک دفن شدهاند حدود ۷۰ نفر است. و شاید هم بعد از از بین رفتن قبرها تنها این تعداد سنگ قبر سالم و بیرون از خاک باقی مانده است البته چند سال پیش ۴ تن از شهدای هشت سال دفاع مقدس در اینجا به خاک سپرده شدند که پسازآن این گورستان بیشازپیش شناختهشده است.
امواتی که ازیادرفتهاند
یکساعتی میشود که روی یکی از نیمکتهای بوستان نشستهام تا شاید کسی برای فاتحهخوانی بیاید و با او همصحبت شوم. انگار امواتی که در اینجا آرمیدهاند از یاد همه رفتهاند و کسی برای فاتحهخوانی اینجا نمیآید. تا اینکه زن میانسالی را در بوستان میبینم که بطری آب در دست دارد. حدس میزنم که برای فاتحهخوانی آمده است. او میگوید: «اینجا همه جور آدمی دفن میشد و طبقه اجتماعی تاثیری نداشت. اینکه بعد از ساخت بوستان سنگقبرها حفظشده خیلی خوب است. در گذشته شب جمعهها اینجا خیلی شلوغ میشد و هر کس بالای سنگقبر عزیزش فانوس روشنی قرار میداد». تمایلی به ادامه صحبت ندارد و بهغیراز این ها چیزی نمیگوید.
تغییرات شمیران در گذر زمان
برای شادی روح در گذشتگان فاتحهای میخوانم و از بوستان بیرون میآیم. چند قدمی بیشتر ازآنجا دور نشدهام که برمیگردم و به دیوار سنگی ورودی بوستان نگاه میکنم. به سمت خیابان اصلی میروم، با خودم به این فکر میکنم که این حوالی درگذر زمان دستخوش چه تغییراتی شده است.
دیدگاه شما