شلیک خونین
صدای شلیک گلوله شامگاه بیست و دوم آذرماه سال ۹۵ در خیابان بخشایش سعدت آباد ، مقابل بیمارستان عرفان شنیده شد و مأموران کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب را به محل کشاند. شواهد نشان میداد یک مرد که کلاه و ماسک به صورت داشت باشد با گلوله به مرد جوانی به نام محمدرضا34ساله که در حال پنچرگیری خودرو رانا خود بود شلیک کرد و بلافاصله از محل گریخت. پیکر خونین محمدرضا به بیمارستان عرفان منتقل شد اما به خاطر برخورد دو تیر به جمجمه است جان سپرد.
تحقیقات پلیس آغاز شده بود که یکی از دوستان قربانی گفت پسر جوانی به نام پیمان را هنگام پنجر کردن خودرو مقتول دیده است. با اظهارات این شاهد پیمان بازداشت شد اما ادعا کرد با قربانی دوست بوده اما از نحوه کشته شدن وی اطلاعی ندارد.
نخستین سرنخ
پلیس در فاز دیگری از تحقیقات دریافت محمدرضا از مدتی قبل با همسر ۳۰ سالش به نام الهه اختلاف داشت و پس از جدایی از وی به تازگی بار دیگر به زندگی سابق رجوع کرده و صاحب دومین فرزند شده بود .پلیس به پرس و از الهه پرداخت و به رابطه پنهانی وی با یکی از دوستان محمدرضا به نام پیمان پی برد. در بررسی ها روشن شد زمانی که الهه و محمدرضا از یکدیگر جدا شده بودند پیمان با الهه رابطه پنهانی داشت .اما پس از رجوع دوباره الهه به زندگی سابقش رابطه آنها پایان یافته بود .ماموران با تکمیل تحقیقات فهمیدند گوشی موبایل قربانی و همچنین موبایل پیمان در حوالی محل وقوع جنایت آنتن دهی داشته است. با روشن شدن این ماجرا فرضیه جنایت از سوی رقیب عشقی قوت گرفت اما این در حالی بود که پیمان همچنان منکر قتل بود.
اعتراف به شیک مرگبار
در حالی که چندین ماه از بازداشت پیمان گذشته بود وی سرانجام لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد. وی گفت : من و محمد رضا ۸ سال پیش در یک گروه تلگرامی با هم آشنا شدیم .رفت و آمدهای ما با هم بیشتر شد و من به خانه آنها رفت و آمد داشتم تا اینکه متوجه شدم او و همسرش از هم جدا شده اند .من که به الهه علاقمند بودم چند بار با او تماس گرفتم و به دیدنش رفتم .اما پس از مدتی فهمیدم الهه بار دیگر به زندگی سابقش برگشته و آنها صاحب دومین فرزند شده اند. آن موقع بود که رابطه ام را با الهه تمام کردم. ولی از الهه شنیده بودم محمدرضا مرد بدخلقی است و با او رفتار درستی ندارد. به همین خاطر می خواستم با محمدرضا صحبت کنم تا اگر از زندگی اش راضی نیست الهه را طلاق دهد و من با او ازدواج کنم.
وی ادامه داد: آن روز طبق نقشه قبلی با کاتر لاستیک رانا محمدرضا را پنجر کردم. او مقابل بیمارستان عرفان در حال پنچرگیری بود که بالای سرش رفتم و دو تیر به سرش شلیک کردم. من اسلحه را به داخل کانال آب انداختم و با خودرو دوستم فرار کردم.
شکسته شدن حکم قصاص
به دنبال بازسازی صحنه جرم برای پیمان کیفرخواست صادر و وی در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند و ادعا کرد تحت فشار روانی و شکنجه قتل را گردن گرفته است. در پایان آن جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به درخواست اولیای دم وی را به قصاص محکوم کردند اما این حکم در دیوان عالی کشور تایید نشد و قضات خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند. به این ترتیب پیمان این بار در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
دومین محاکمه
در ابتد جلسه اولیای دم برای پیمان حکم قصاص خواستند اما دختر 11ساله قربانی گفت از متهم هیچ شکایتی ندارد.
سپس وکیل اولیای دم به دفاع پرداخت و با ذکر چند نکته تاکید کرد که پیمان قاتل است. وی گفت: پلیس به نقطه زنی آنتن دهی گوشی موبایل متهم پرداخته و روشن شده موبایل وی در زمان جنایت در همان مکان آنتن دهی داشته است. از طرفی پیمان در پلیس اگاهی اعتراف کرده با کاتر لاستیک خودرو قربانی را پنجر کرده است. این در حالی بود که قبل از این پلیس به این ماجرا پی نبرده بود.از طرفی یکی از دوستان قربانی در تحقیقات اولیه گفته که پیمان را هنگام پنجر کردن خودرو قربانی دیده.از طرفی مدرکی نیز دال بر شکنجه شدن متهم در پلیس آگاهی به دست نیامده است. به نظر می رسد انکارهای متهم در این جنایت بی تاثیر است و از این رو برایش تقاضای قصاص دارم.
انکار در دادگاه
سپس پیمان پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت :من در بازداشتگاه تحت فشار روانی شدید بودم. به همین خاطر به قتل اعتراف کردم .من هیچ دستی در این ماجرا نداشتم و به دروغ گفتم محمدرضا را کشته ام. من نمی دانم او چرا در خیابان مورد حمله مرد ناشناس قرار گرفته و کشته شده است. من در زمان قتل در مغازه ام در میدان صادقیه مشغول کار بودم.اگر 1000بار دیگر هم محاکمه شوم می گویم بی گناهم.
سپس همسر قربانی که با قرار وثیقه آزاد بود به اتهام رابطه نامشروع در جایگاه ویژه ایستاد و گفت : پیمان دوست شوهرم بود و به خانه ما رفت آمد داشت. بعد از مدتی متوجه علاقه او به خودم شدم اما به او گفتم بهتر است با من تماس نداشته باشد.ما هیچ رابطه ای با هم نداشتیم و شکایتی از وی ندارم.
صدور حکم قصاص
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده پیمان را به قصاص محکوم کردند.با اعتراض متهم به این حکم پرونده برای بررسی موشکافانه به دیوان عالی کشور فرستاده شد.
دیدگاه شما