روز 6 فروردین 96 بود که ماموران کلانتری 129 جامی در جریان سرقت مسلحانه ای از مرد دلار فروش در میدان فردوسی قرار گرفتند و ماموران وقتی پای گذاشتند با صحنه خونینی روبرو شدند.
شلیک به مرد دلار فروش
مرد دلار فروش هدف چند گلوله قرار گرفته بود که خیلی زود وی به بیمارستان منتقل شد و تحقیقات پلیسی برای بررسی جزئیات این تیراندازی هولناک کلید زده شد.
در این مرحله تیمی از ماموران اداره یک پلیس آگاهی تهران پای در بیمارستان گذاشته و مرد دلار فروش را هدف تحقیق قرار دادند که مشخص شد مردی سوار بر پراید در نقش مامور ابتدا دستور داده تا علیرضا سوار بر خودرویش شود و سپس به بهانه دیدن دلارها و پول های مرد دلار فروش دستور می دهد تا دلارها را در اختیارش قرار دهد که در این مرحله علیرضا به رفتارهای راننده پراید مشکوک شده و می خواهد که کارت شناسایی مرد جوان را مشاهده کند.
راننده پراید در این مرحله اقدام به اسلحه کشی کرده و ابتدا گلوله ای به علیرضا شلیک کرده و در ادامه بین آنها درگیری صورت می گیرد و در این مدت خودوری پراید با چند خودروی دیگر تصادف می کند و در خیابان خارک متوقف می شود.
فرار مامور قلابی از دست پلیس راهور
ماموران در گام بعدی پی بردند که متهم ابتدا از سوی ماموران پلیس راهور خلع سلاح شده اما وی که دو اسلحه همراه خود داشته با تهدید موفق به فرار از صحنه سرقت شده است.
تحقیقات پلیسی برای دستگیری عالم این تیراندازی ادامه داشت که علیرضا روز 16 فروردین ماه روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت و همین کافی بود تا تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ناحیه 27 برای دستگیری عامل جنایت وارد عمل شدند و خیلی زود ماموران با اقدامات فنی موفق به شناسایی مخفیگاه متهم در قزوین شدند.
دستگیری قاتل مسلح
بدین ترتیب عامل جنایت که دو مرد دلار فروش دیگر را به این شیوه هدف دستبردهایش قرار داده بود روز 27 خرداد سال 96 در مخفیگاهش دستگیر شد و امین در همان ابتدا به تیراندازی مرگبار و سرقت های فریبکارانه اش اعتراف کرد.
امین 36 ساله که هیچ سابقه ای در پرونده اش ندارد ادعا کرد به خاطر اینکه به دنبال کسانی بودم که خواهرم را از من دزدیده و سالها از او بی خبر هستم اسلحه گرفتم و اسلحه را سال 94 در سفر به سلیمانیه عراق خرید و فروشنده اسلحه مرد جوانی بود بعد از یک ماه اسلحه را به دستم رساند.
این مرد ادامه داد که من قصد کشتن نداشتم و صحنه قتل یک اتفاق بود و به خاطر این اتفاق عذاب وجدان دارم و پشیمان هستم.
اعدام قاتل مسلح مرد دلار فروش
پس از تکمیل پرونده، امین برای صدور حکم به دادگاه کیفری یک استان تهران منتقل شد و در حالیکه اولیای دم درخواست قصاص برای عامل قتل فرزندشان را از دادگاه خواستار بودند امین پشت تریبون رفت و از اولیای دم و قضات شعبه 2 دادگاه کیفری یک استان تهران درخواست بخشش کرد.
قضات دادگاه پس از شنیدن دفاعیات امین و با توجه به تحقیقات تکمیلی در پرونده حکم اعدام را برای قاتل مرد دلار فروش صادر کردند و این حکم در دیوانعالی کشور مورد تایید قرار گرفت.
امین در انتظار چوبه دار بود تا اینکه صبح روز چهارشنبه در زندان رجایی شهر کرج عامل قتل مرد دلار فروش پای چوبه دار رفت و با اجرای حکم اعدام این پرونده مختومه شد.
گفتگو با مرد اعدامی در روزهای نخست بازداشت
امین 36 ساله که به خاطر قتل دستگیر شده است به آرامی و چهره ای خونسرد از ماجرای قتل پرده برداشت.
ماجرای قتل چطور رخ داد؟
فروردین ماه بود و با توجه به اینکه در رسانه ها اعلام شده بود که دلار فروشی در خیابان جرم محسوب می شود و تحت پیگیری قرار می گیرد و شنیده بودم که پلیس آگاهی افرادی را در همین مورد دستگیر کرده است تحت عنوان مامور اداره مبارزه با قاچاق ارز، دلار فروشی را در میدان فردوسی سوار بر خودرویم کردم. ابتدا گفتم که به سمت پلیس آگاهی می رویم و در کنار خیابان توقف کردم و سپس از او خواستم تا همه وسایلش را برای صورت جلسه در اختیار قرار دهد که وی از من درخواست کارت شناسایی کرد که از او خواستم بعد از نوشتن صورت جلسه کارت شناسایی را در اختیارش قرار می دهم که ناگهان دیدم وی چاقو از جیبش بیرون کشید و من اسلحه را از لباسم بیرون کشیدم که مانع درگیری شوم که ترسید و با هم درگیر شدیم و در حالیکه اسلحه بین ما میچرخید دو گلوله به دست من شلیک شد و چند گلوله به مرد دلار فروش شلیک شد. سپس مرد دلار فروش فرمان خودرو را چرخاند و خودرو با برخورد با خودروی دیگر متوقف شد.
پلیس راهور در صحنه تیراندازی حضور داشت؟
بله، مرد دلارفروش را از خودرو پیاده کردند و از آنها خواستم سوئیچ خودرویشان را در اختیارم قرار دهند تا به کسی آسیب نرسانم، چون ترسیده بودم و از صحنه فرار کردم.
چند گلوله به مرد دلارفروش شلیک کردی؟
در آن صحنه نمی دانم، چون اسلحه وقتی آماده شلیک باشد با خوردن روی زمین نیز تیراندازی صورت می گیرد و من گلوله ای شلیک نکردم و نمی دانم چطور این اتفاقات رخ داد.
اسلحه را برای چه خریدی؟
23 سال قبل خواهر کوچک من توسط خانواده مادری ام ربوده شدند و همراه مادرم به خارج از کشور قاچاق شد و این اتفاق هیچ وقت فاش نشد و این اسلحه را تهیه کردم تا اینکه روزی که با این افراد روبرو می شوم به من پاسخ دهند که چرا دو عضو خانواده ام را از من گرفتند.
علت ربودن خواهرت چه بوده؟
به خاطر اختلاف پدر و مادرم بود.
سرقت های دیگری انجام دادی؟
2 یا 3 سرقت دیگر بدون استفاده از اسلحه و در پوشش پلیس انجام دادم.
بعد از قتل چه شد؟
نزدیک به 3 ماه در عذاب و بدبختی زندگی می کردم تا اینکه دستگیر شدم.
فکر می کردی دستگیر شوی؟
قطعا هر کار خلافی آخر و عاقبتش زندان است.
دیدگاه شما