اوایل سال ۹۳ وقوع درگیری در رستورانی در حوالی چیتگر به پلیس اعلام شد .در آن درگیری یکی از کارگران رستوران به نام شاهین از ناحیه چشم آسیب دیده بود که به بیمارستان منتقل شد اما شدت جراحت به حدی بود که تلاش پزشکان بی نتیجه ماند و چشم چپ شاهین تخلیه شد.
وی از همکارش به نام رامین شکایت کرد و گفت رامین با مشت سنگین به چشمش زده و موجب نابینایی وی شده است .
رامین بازداشت و و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری دو استان تهران فرستاده شد .در آن دادگاه رامین به پرداخت نصف دیه محکوم شد .اما با اعتراض شاکی حکم صادره در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و حکم نقض شد.
مرد خشن 5 تهرانی سال متواری بود
قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند رسیدگی به این پرونده درصلاحیت دادگاه کیفری ۲ نبوده است. به این ترتیب پرونده برای رسیدگی دوباره به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد .اما در این میان شاهین که با قرار وثیقه آزاد شده بود گریخت و پلیس ردی از این به دست نیاورد .
پنج سال از فرار رامین گذشته بود که پلیس رد وی را یافت و پسر خشن را بازداشت .
رامین در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
نزاع خونین در رستوران رخ داد
در ابتدای جلسه شاهین روبه روی قضات ایستاد و گفت :من و رامین در یک رستوران با هم همکار بودیم آ.ن روز من در حال جارو کردن کف رستوران بودم اما او بی دلیلی شروع به دعوا کرد. او و شاطر رستوران به سمتم حمله ور شدند و او با مشت ضربه‌ی سنگینی به چشمم زد که موجب شد چشم چپش تخلیه شود.او جوانی ام را گرفت و حالا چطور می تواند به صورتم نگاه کند .من یکی از همکاران رستوران را نیز حالا به عنوان شاهد همراه خودم به دادگاه آورده‌ام که شهادت می‌دهد رامین با مشت سنگینش به صورتم ضربه زد .من برای او اشد مجازات می خواهم.
وکیل وی نیز گفت : شاهین تقاضای قصاص چشم داشت.اما پزشکی قانونی اعلام کرده است امکان قصاص چشم ممکن نیست و به همین خاطر برای متهم اشد مجازات می خواهد .
سپس رامین روبدر جایگاه ویژه ایستاد و منکر اتهامش شد .
وی گفت: باور کنید من ضربه ای به چشم شاهین نزدم .آن روز شاهین با پسری که او را حالا به عنوان شاهد به دادگاه معرفی کرده درگیر شد و من و شاطر رستوران برای میانجیگری وارد دعوا شدیم .اما شاهین یکباره چاقو کشید.شاطر میخواست چاقو را از دستش بگیرد که در آن آن گیر و دار دستش برید. همان موقع شاهین همراه شاطر به بیرون از رستوران رفتند و من نمی دانم چطور چشم چپ شاهین آسیب دید. حتی وقتی که او رستوران را ترک می‌کرد وردنه نانوایی را برداشت و شیشه ها را شکست .چندین نفر در آنجا جمع شده بودند که همان موقع مأموران کلانتری سر رسیدند .من خودم در آن درگیری از ناحیه دست و گردن زخمی شدم .شاتر هم به بیمارستان رفت تا دستش را بخیه بزند.
وی ادامه داد: من می‌خواستم از شاهین شکایت کنم اما برادر او مرا منصرف کرد .من خودم در آن درگیری آسیب دیدم و حالا از او شکایت دارم .
وی ادعای جدیدی را نیز مطرح کرد و گفت: هر دو چشم شاهین قبل از این ماجرا کم سو بود و من نمی دانم چه موضوعی باعث شد تا چشمش تخلیه شود.من اسبیب به چشم او نزدم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.آ
دیدگاه شما