به گزارش پایگاه خبری نشان :

«مهریه‌های عجیب همیشه جنجالی و خبرساز بوده‌اند. به‌ صورت عرفی مهریه نوعروسان تعدادی سکه، سفر زیارتی یا هر دوی این موارد است و تعداد سکه‌ها نیز با توجه به موارد متفاوتی تعیین می‎شود اما چند سال قبل، یک عروس‌خانم‌ برای این‌ که شوهرش پایش را کج نگذارد، مهریه‌ای مانند قسمتی از بدن شوهر تعیین کرد! جنجال مهریه‌ای مثل قلب داماد یا دست و پای آنها، باعث شد حقوقدانان به موضوع واکنش نشان دهند و مشخص شد این مهریه‌ها قابل مطالبه نیست. بعد از آن مهریه‌هایی مثل لپ‌تاپ، مرجان‌ دریایی، تابلوی نقاشی و ... مد شد. حالا هم مهریه تازه‌عروسی که بیت‌کوین تعیین کرده، خبرساز شده است. این هفته با بررسی تعدادی از مهریه‌های عجیب، شرایط قانونی تعیین مهریه را بررسی کرده‌ایم.

 

مهریه لپ‌تاپی

برخی مهریه‌ها گرچه نامتعارف نیستند اما عجیب و غریب هستند. زن جوان در راهروهای دادگاه راه می‌رفت تا نوبتش شود. وقتی منشی او را صدا زد، با عصبانیت روی صندلی نشست. چند دقیقه بعد جوان لاغراندامی وارد دادگاه شد و نزدیک زینت نشست. قاضی از زن جوان خواست دلایلش را برای دادخواست طلاق بگوید. زن جوان در حالی که همچنان عصبانی بود، گفت: من مهندس کامپیوتر هستم و تا قبل از ازدواج با جاوید زندگی خوبی داشتم. موقعیت‌های شغلی فراوان با درآمد بالا هم داشتم. نمی‌دانم چه شد که عاشق او شدم و ازدواج کردیم. اوایل زندگی معمولی و خوبی داشتیم اما بعد از دو سال فهمیدم شوهرم معتاد است و مواد مصرف می‌کند. چند بار قهر کردم تا ترک کند ولی فایده نداشت. الان هم طلاق و هم مهریه‌ام را کامل از او می‌خواهم.

وقتی قاضی در مورد مهریه سوال کرد، زن جوان مدعی شد: چون عاشق کامپیوتر و شغلم هستم مهریه من ۱۰۰ لپ‌تاپ آخرین مدل روز است. او باید تمام مهریه را بدهد و ۱۰۰ لپ‌تاپ را از او می‌گیرم. با صدور رای طلاق، جاوید مجبور به خرید ۱۰۰ لپ‌تاپ به عنوان مهریه همسرش شد.

کامیون‌های گل برای مهریه

زن جوان در کرمان برای طلاق به دادگاه رفت و توانست از همسرش جدا شود. زن جوان پس از این‌ که از همسرش جدا شد، از دادگاه تقاضا کرد شوهرش مهریه‌اش را که یک‌ میلیون شاخه گل رز بود به او بدهد. وکیل این زن به دادگاه گفت هزینه هر شاخ گل رز حداقل ۴۰۰۰ تومان است و موکلم از همسر سابق می‌خواهد هزینه یک‌ میلیون شاخه گل رز را به او بپردازد و با واریز چهار میلیارد تومان، مهریه را پرداخت کند.

مرد جوان وقتی شنید همسرش درخواست وجه گل‌ها را کرده، به دادگاه مراجعه و اعلام کرد حاضر است تمام یک‌ میلیون شاخه گل رز را تهیه کند و در اختیار همسرش قرار دهد. این مرد مدعی بود از شهرهای پرورش گل هر شاخه رز را ۵۰۰ تومان می‌خرد و حاضر نیست چهارمیلیارد تومان به همسرش بپردازد.

سرانجام مرد جوان یک‌ میلیون شاخه گل رز قرمز را از چند شهر با ۵۰۰ میلیون تومان خرید و با کامیون برای همسر سابقش فرستاد.

۱۰۰ تابلوی نقاشی مهریه همسر مرد نقاش

میلاد گالری نقاشی‌هایش را برپا کرده و خوشحال بود که توانسته هنرش را به نمایش بگذارد. در اولین گالری، شقایق کارهایش را می‌بیند و عاشق هنر مهران می‌شود. سه ماه بعد دختر جوان به عقد مرد نقاش درمی‌آید و مهریه‌اش را ۱۰۰ تابلوی نقاشی از منظره تعیین می‌کند که آقاداماد باید خودش بکشد. آنها خیلی زود فهمیدند که با هم تفاهم ندارند و عروس‌خانم مهریه‌اش را خواست و درخواست طلاق داد.

شقایق از دادگاه خواسته بود مهریه‌اش را یکجا به او بدهند اما مرد نقاش اعلام کرد نمی‌تواند ۱۰۰ تابلو را در زمان کمی آماده کند و تحویل دهد. به همین خاطر قاضی رای داد او تا ۱۰۰ ماه، هر ماه یک تابلوی نقاشی از منظره به همسرش بدهد.

۲ چشم مرد تاجر مهریه عروس جنجالی

وقتی روبه‌روی قاضی ایستاد درباره علت دادخواست طلاقش گفت: در سفر دوبی با مرد رویاهایم آشنا شدم. او پسر تاجری معروف بود. وقتی از سفر برگشتیم هومن به خواستگاری‌ام آمد و قرار شد ۵۰۰۰ سکه مهریه‌ام باشد. می‌دانستم آن‌ قدر پول دارند که در یک ساعت بتوانند مهریه‌ام را بدهند. برای این‌ که هومن همیشه برایم بماند از او خواستم دو چشمش را هم به عنوان مهریه به من بدهد.

به دور از چشم فامیل به دفترخانه رفتیم و همسرم دو چشمش را مهر من کرد. بعد از چند ماه به مشکل خوردیم و به مادرشوهرم گفتم چشم‌های پسرت را درمی‌آورم و آنها تازه متوجه شدند هومن چشم‌هایش را به عنوان مهریه به من داده است. حالا هم مهرم را می‌خواهم.

با احضار مرد تاجر او به قاضی گفت: سارا عشق اول و آخر من است. نمی‌خواستم از دستش بدهم. برای همین شرطش را قبول کردم و چشمانم را مهر او کردم. زنم حساس است و هر ساعت من را چک می‌کند و خواب و خوراکم را گرفته است. من تمام حق‌های قانونی مانند حق طلاق، حضانت و حتی خروج از کشور را به او دادم تا خیالش راحت باشد اما او این‌ قدر اذیتم می‌کند که نه از زندگی چیزی می‌فهمم نه از تجارت، حالا هم می‌خواهم از او جدا شوم.

قاضی بعد از شنیدن حرف‌های زن و مرد جوان با توجه به این‌که امکان سلب حیات یا نقص عضو به عنوان مهریه قانونی و شرعی نبود، مرد تاجر را تنها به پرداخت سکه‌های طلا محکوم کرد.

۱۹۷۸ توپ ورزشی مهریه تنیسور زن

برای طلاق وقتی روبه‌روی قاضی نشست خودش را ورزشکار حرفه‌ای رشته تنیس معرفی کرد و گفت: تنیس را حرفه‌ای بازی می‌کردم و شناخته‌شده بودم. با همسرم در باشگاه آشنا شدم و ازدواج کردیم. برای این‌ که نشان دهم مادیات برایم مهم نیست ۱۹۷۸ توپ تنیس را به عنوان مهریه تعیین کردم. اوایل از زندگی راضی بودم تا این‌ که از ورزش حرفه‌ای خداحافظی کردم و بیشتر به زندگی می‌رسیدم. آن‌ موقع تازه فهمیدم که من و همسرم به درد زندگی مشترک نمی‌خوریم و بعد از هفت سال تقاضای طلاق دارم.

همسر این زن که ابتدا راضی به طلاق‌دادن نبود، وقتی او مهریه‌اش را بخشید، حاضر به جدایی شد و همسرش را طلاق داد.

مرجان‌های‌ دریایی را می‌خواهم

برای سفر تفریحی به شمال رفته بود که مرد آرزوهایش را دید و عاشق او شد. بعد از بازگشت از سفر قرار ازدواج گذاشتند و خیلی زود سر خانه و زندگی‌شان رفتند. هنوز شش ماه نگذشته بود که به اختلاف خوردند. هر روز جنگ‌ اعصاب و دعوا. سرانجام هم راهی به‌ غیر دادگاه خانواده و طلاق برای پایان دادن به این قهر و دعواها پیدا نکردند. نیلوفر در جلسه دادگاه به قاضی گفت: فکر می‌کردم مرد رویاهایم را پیدا کردم چون او را در سفر شمال دیدم و زندگی با او را رویایی می‌دیدم ۵۰۰۰ مرجان‌ دریایی را به عنوان مهریه تعیین کردیم. بعد ازدواج رفتار سعید عوض شد و او دیگر مرا دوست نداشت. تندخو شده بود. هر کاری کردم رفتارش عوض نشد و مجبورم کرد از او جدا شوم. حالا هم مهریه‌ام را می‌خواهم و او باید ۵۰۰۰ مرجان‌ دریایی را بدهد. از مهریه‌ام نمی‌گذرم و باید آن را بدهد. این مهریه به‌ خاطر مالیت نداشتن قابلیت دریافت نداشت.

۱۲۰۰ نان بربری مهریه زن میانسال

زن جوان به دادگاه خانواده تهران آمد و در شکایتی از همسر بی‌مسئولیت خود تقاضای پرداخت مهریه‌اش را کرد. این زن به قاضی پرونده گفت: شوهرم بی‌مسئولیت است و هیچ مسئولیتی را در زندگی قبول نمی‌کند. چهار سال است که ازدواج کرده‌ایم اما این مرد با کارهایش لج من را درآورده. فقط مهریه‌ام را می‌خواهم و قصد جدایی ندارم.

قاضی وقتی از زن پرسید مهریه‌اش چیست با پاسخی عجیب روبه‌رو شد و زن جوان ادعا کرد مهریه‌اش ۱۲۰۰ نان بربری است. قاضی با احضار همسر این زن از او خواست که مهریه را بپردازد که مرد ۲۹ساله گفت: من همسرم را طلاق نمی‌دهم و مهریه او را هم پرداخت نمی‌کنم. او لجباز است و با این‌ کارها می‌خواهد لج من را دربیاورد.

قاضی پس از شنیدن حرف‌های مرد او را ملزم کرد که مهریه همسرش را بپردازد. مرد جوان هم یکجا ۱۲۰۰ نان بربری برای همسرش خرید و مهریه او را پرداخت.

حفظ دیوان حافظ

«هر دوی ما عاشق شعر و ادبیات بودیم. در جلسه‌های شعرخوانی با هم آشنا شدیم و کم‌کم علاقه بین ما به وجود آمد. قرار ازدواج گذاشتیم و چون مادیات برایم مهم نبود، مهریه‌ام را حفظ دیوان حافظ قرار دادم. خیلی زیبا بود و یک کار فرهنگی هم محسوب می‌شد. شوهرم در ابتدای زندگی خیلی خوب بود اما کم‌کم سرد شد و اجازه نمی‌داد به جلسات شعر و جمع‌های دوستانه بروم. او مرا در خانه حبس می‌کرد. برای همین درخواست طلاق دارم.»

اینها صحبت‌های شیدای ۲۸ساله در جلسه دادگاه بود که تصور می‌کرد با مرد رویاهایش ازدواج کرده. حالا برای جدایی از او به دادگاه خانواده آمده بود. وقتی قاضی صحبت‌های او و همسرش را شنید آنها را به مشاور معرفی کرد اما نظر مشاور هم این بود که آنها نمی‌توانند با هم زندگی کنند. به همین خاطر حکم طلاق صادر شد. اما به خاطر این‌ که مهریه شیدا مالیات نداشت قرار شد خودش مهریه‌ای را تعیین کند که قابل پرداخت باشد.