دیدار تیم های منتخب سرخابی و یاران فردوسی پور از تلویزیون پخش نشد اما این اتفاق به خودی خود عجیب نبود؛ عجیب تر از همه این بود که عده ای در انتظار پخش زنده این مسابقه بودند.
البته این صبر کردن ها در فوتبال ما تازگی ندارد؛ مثلا خیلی ها همین چندی پیش در انتظار برنده شدن علی کریمی در انتخابات فدراسیون فوتبال بودند یا در ماجرای سلب حق میربانی از ایران، گمان می کردند هرگز چنین اتفاقاتی رخ نمی دهد. انتظاراتی بیهوده که بی شباهت به یک وقت تلف کردن آشکار نیست!
یادتان باشد همه آنچه در این فوتبال می اندیشید به صورت وارونه رخ می دهد؛ این دنیای وارونه وارونه وارونه ماست؛ ۳ بار این واژه را به کار بردیم تا درکش برایمان تسهیل شود.
بازی یاران فردوسی پور و منتخب سرخابی هم پخش زنده نداشت اما فرض کنید این مسابقه از تلویزیون پخش می شد؛ در این صورت چه اتفاقی رخ می داد؟ بازیکنانی مثل علی کریمی و خداداد عزیزی معروف تر می شدند؟ بر وجاهت و اعتبار فردوسی پور چیزی اضافه می شد یا این پخش زنده، منجر به بیشتر دیده شدن چنین مسابقه ای می شد؟
پاسخ ها کاملا روشن است؛ این بازی حتی اگر از تلویزیون هم پخش می شد همین ویدیوها و عکس های منتشر شده در فضای مجازی در راس امور قرار می گرفت؛ چرا که بازتاب چنین اتفاقاتی در فضای مجازی قابل مقایسه با یک رسانه رسمی نیست. آن هم رسانه ای که برنامه نود را بدون هیچ توضیحی از فردوسی پور می گیرد و به مخاطبانی که با عشق و علاقه چنین برنامه ای را ۲۰ سال تمام پیگیری می کردند احترام نمی گذارد.
راستش متوجه می شویم که منظور از پخش زنده چیست؛ اما اصرار بی اندازه ای که در این باره می شود را درک نمی کنیم. این بازی نباید هم پخش زنده می داشت؛ فضای مجازی، این جور وقت ها به داد همه می رسد.
بازی را دیدیم، عکس هایش را تماشا کردیم، مصاحبه هایش را هم همین طور؛ حتی حرف های خداداد عزیزی را هم درباره کیفیت سال ۹۹ دیدیم. دیگر منتظر چه بودیم؟
دیدگاه شما