فوریه در آمریکا، کانادا و بریتانیا ماه «تاریخ سیاهپوستان» است. یکی از زنان رنگین پوست آمریکا که کمتر به او توجه میشود و نامش ورد زبانها نیست، مگی لنا واک است. اولین زن رنگین پوستی که در این کشور به ریاست بانک رسید، یکی از مهمترین زنان تاجر دوران خود بود، اولین زن رنگین پوستی بود که یک فروشگاه زنجیرهای تاسیس کرد و نخستین اولین زنی بود که به ریاست سازمان خیریهی مذهبی سنت لوک رسید که از مهمترین خیریههای مذهبی سیاهپوستان در آمریکا بود. او منشا خدمات عامالمنفعه بسیاری در قلب پایتخت کنفدراسیون و نژادپرستی در ایالت ویرجینیا شد.
مگی لنا واکر دختر زن رختشوری بود که ابتدا برده بود. او خارج از ازدواج، از مردی ایرلندیتبار که سرباز نیروهای کنفدراسیون بود، باردار شد. لنا همیشه میگفت که او «با قاشق نقره در دهان» متولد نشده. فقر قاتق نان هر روز بود و مادرش ساعتها رخت مردم را میشست تا شکم لنا و برادرش را سیر کند. مگی وقتی نوجوان بود به عضویت جمعیت خیریهی سنت لوک درآمد و از همینجا خدمت به باهمستان و کار عامالمنفعه به عادت همیشهی او تبدیل شد.
مگی در سال ۱۸۸۳ از دبیرستان فارغالتحصیل شد و بلافاصله توانست در یکی از مدارس سیاهپوستان به عنوان معلم استخدام شود. با اینحال سه سال بعد به دلیل اینکه ازدواج کرد، شغل خود را از دست داد. در آن دوران، زنی که ازدواج میکرد، دیگر حق تدریس در مدارس را نداشت! لنا واکر بعد از بیکار شدن، وقت و انرژی بیشتری را صرف کار داوطلبانه در جمعیت خیریه و کمک به سیاهپوستان ریچموند کرد.
در سال ۱۸۹۹، جمعیت خیریهی سنت لوک، لنا واکر را به عنوان دبیرکل انتخاب کرد. این اولینبار بود که زنی به ریاست یکی از بزرگترین نهادهای خیریه و غیردولتی سیاهان میرسید و دستاورد چشمگیری برای جامعهی زنان سیاهپوست بود. مگی لنا واکر درحالی ریاست سازمان را تحویل گرفت که سازمان با دهها مشکل مدیریتی و بوروکراسی مواجه بود، شمار اعضای ثابتاش که پول ماهیانه پرداخت میکردند از همیشه کمتر بود و در واقع یک ویرانه را به او تحویل دادند. شمار اعضای ثابت وقتی ریاست را به او تحویل دادند تنها ۱۰۸۰ نفر بود، ظرف پانزده سال این رقم تحت مدیریت مگی، به بیش از ۴۰ هزار نفر رسید.
نگاه مگی به کار خیریه تفاوت ریشهای با مدیران پیشین داشت. او باور داشت که باید «ماهیگیری» یاد داد و فقط به تقسیم ماهی بین نیازمندان بسنده نکرد. جمعیت خیریه تحت مدیریت او شروع به اشتغالآفرینی، آموزش نیروی کار، تامین و تخصیص وامهای شغلی با بهرهی اندک و وام برای خرید خانه و ... کرد. این امکانات را با شروطی در اختیار متقاضیان میگذاشت. برای مثال یکی از شرطهای همیشگی او برای وامهای شغلی این بود که گیرندهی وام موظف است در کسبوکار خود، زنان سیاهپوست را استخدام کند و به این ترتیب برای بسیاری از زنان سیاهپوست منطقه کارآفرینی کرد.
با گسترش فعالیتها و اعضای ثابت سازمان، لنا واکر یک بانک تاسیس کرد و به این ترتیب اولین زن سیاه شد که به ریاست بانک در آمریکا رسید. جمعیت خیریه آنها یک روزنامه نیز راه انداخت. تحت مدیریت مگی دهها زن آموزش دیدند که حسابدار، تایپیست، منشی و مسئول امور بانکی شوند. منشی شخصیاش بعدها گفت که او مدیری به غایت منضبط و سختگیر بود، برای او بسیار مهم بود که کارمندان نه تنها سر وقت بلکه زودتر از ساعت کاری پشت میز خود باشند و همیشه تک تک زنان کارمند را تشویق میکرد که بخش کوچکی از درآمد خود را پسانداز کرده و برای خود حساب پسانداز داشته باشند.
آوازهی شهرت، دقت و شیوهی بانکداری که هدف اصلیاش کمک به باهمستان بود، در سراسر آمریکا پیچید. نشریههای بزرگ سیاهپوستان دربارهی بانک مقالههای متعدد نوشتند و سیاهان سراسر آمریکا را تشویق میکردند که در این بانک به مدیریت این زن، حساب پسانداز باز کنند. در اوایل دههی ۱۹۲۰ میلادی، بانک بیش از نیم میلیون دلار سرمایه داشت. لنا واکر تمام عمر به دهها سازمان و نهاد و کارزار که به دنبال بهبود وضعیت سیاهپوستان و به ویژه زنان سیاه بود، کمک مالی و فکری کرد. در تک تک تصمیمگیریها و برنامههای بعدی به این فکر میکرد که در این برنامهی تازه چطور زنان سیاهپوست بیشتری را به کار گیرند و آموزش دهند. او باور داشت که اقدامات و قدمهای کوچک هزاران هزار نفر است که ارزشمند است و «اندک اندک جمع گردد، وانگهی دریا شود.» همیشه میگفت: «آدمهای کمی آنقدر توان مالی و امکانات دارند که بتوانند کمک بزرگی کنند، اما هزاران هزار نفر وجود دارند که میتوانند کمک کوچکی کنند و ترکیب این کمکهای کوچک است که موفقیت واقعی و لازم را رقم میزند.»
دیدگاه شما