اوایل پاییز سال 96 جدال خونین دو راننده تاکسی در یکی از خیابان های جنوب تهران به پلیس اعلام شد و ماموران بلافاصله رهسپار محل درگیری شدند.بررسی ها نشان می داد بهنام 47ساله که راننده تاکسی بود پس از درگیری با راننده دیگر به نام امیر در خون غلتید.
جسد بهنام با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و پلیس به تحقیق پرداخت. در بررسی ها روشن شد بهنام به خاطر خونریزی شدید ناشی از بریدگی سفید رانش جان سپرده است. تلاش برای ردیابی امیر آغاز و وی که از محل گریخته بود یک روز بعد ردیابی و بازداشت شد.
امیر قتل را گردن گرفت و به بازسازی صحنه جرم پرداخت .
وی در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران در حالی پای میز محاکمه ایستاد که اولیای دم برای وی حکم قصاص خواستند .
وی گفت: سالها بود با رانندگی زندگی خودم و خانواده ام را می گذراندم .من شخصیت آرامی دارم و همیشه سعی می کنم با کسی درگیر نشوم. بهنام را هم که راننده تاکسی بود از سالها قبل میشناختم. آن روز هوا گرم بود و ماشینم را در سایه پاک کرده و منتظر مسافر بودم که بهنام اعتراض کرد .
وی ادامه داد: بهنام به سمتم آمد و شروع به فحاشی کرد. احساس کردم دهان بهنام بوی مشروب می دهد و حال طبیعی ندارد. به همین خاطر سکوت کردم اما او دست بردار نبود و مدام فحش میداد. او می خواست با من دعوا کند اما من به او بی اعتنایی کردم.در یک لحظه بهنام با قمه ای که از داخل ماشینش بیرون آورده بود به سمتم حمله کرد .من هم برای دفاع از خودم قمه را از او گرفتم و یک ضربه به پای او زدم.
این متهم در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت: باور کنید من واقعا قصد کشتن بهنام را نداشتم .به همین خاطر هم یک ضربه به پای او زدم .اما نمیدانستم چاقو به سفید ران او برخورد کرده و باعث مرگ او می شود .من بعدها در زندان فهمیدم بریدگی سفیدران می تواند منجر به فوت شود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و وی را به قصاص محکوم کردند. اما حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید نشد و پرونده برای رسیدگی دوباره به شعبه همعرض ارسال شد.
به این ترتیب امیر این بار در شعبه دوازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
وی گفت: باور کنید من قصد کشتن همکارم را نداشتم. او به من حمله ور شد و به رویم قمه کشید. او حال طبیعی نداشت و می خواست مرا بکشد و من از ترسم فرار کردم.اما ضربه قمه بهنام به پای خودش برخورد کرد و موجب مرگ او شد. باور کنید من در قتل او دخالتی نداشتم و قبلا تحت فشار روانی اعتراف کرده بودم با قمه خودش ضربه ای به پای او زدم.
وی در حالی که اشک می ریخت از قضات دادگاه کمک خواست و گفت: باور کنید من بی گناه هستم.
این متهم ادعای تازه ای را مطرح کرد و گفت چند شاهد دارد که می تواند ثابت کند قربانی حال طبیعی نداشته و وی ناخواسته موجب مرگ او شده است.
با این ادعا قرار شد تا شاهدان به دادگاه احضار شوند.قضات دادگاه بعد از شنیدن اظهارات شاهدان درباره این پرونده حکم صادر می کنند.
دیدگاه شما