چند روز قبل مردی جوان به یک مغازه فرشفروشی در تهران رفت تا با صاحب اصلی مغازه صحبت کند. او از مدتی قبل در همین مغازه کارگری میکرد، اما بهتازگی اخراج شده بود و آن روز تصمیم گرفته بود با مرد مغازهدار درخصوص بازگشت بهکار صحبت کند. اما حرفهای آنها نتیجه نداشت و کارگر اخراجی که فکر همهچیز را کرده بود، پیش از خداحافظی به صاحب مغازه آبمیوه مسموم خوراند و باعث شد که او نیمههوش شود. سپس با تهدید اسلحه از او خواست تا آرام و بیسر و صدا از مغازه خارج و سوار بر خودروی وی که مقابل فرشفروشی پارک بود، شود. به این ترتیب کارگر اخراجی، صاحب مغازه را ربود و به سمت یکی از شهرستانهای غرب کشور حرکت کرد. این درحالی بود که گروگان بهدلیل مصرف آبمیوه مسموم، بیهوش شد و وقتی چشمانش را باز کرد در یک خانه روستایی زندانی شده بود.
با ناپدید شدن مرد فرشفروش، خانواده وی راهی اداره پلیس شدند و گم شدن او را خبر دادند. با شروع تحقیقات، مأموران به بررسی دوربینهای مداربسته مغازه پرداختند و معلوم شد مرد مسلح اقدام به ربودن صاحب مغازه کرده است. برادر گروگان که او هم در فرشفروشی کار میکرد بهمحض دیدن گروگانگیر وی را شناسایی کرد و گفت او مهدی نام دارد و پیش از این در مغازه کار میکرده است اما برادرش (گروگان) بهتازگی او را اخراج کرده بود، چرا که او بهخوبی کارهایش را انجام نمیداد و مسئولیتپذیر نبود.
این اطلاعات نشان میداد که کارگر اخراجی با انگیزه انتقام نقشه گروگانگیری کشیده است. با افشای این حقیقت، نام مهدی در لیست افراد تحتتعقیب قرار گرفت و مشخص شد که وی پس از ربودن مرد فرشفروش به زادگاهش که روستایی در غرب کشور بوده رفته است.
رهایی گروگان بعد از ۷۲ساعت
درحالیکه هنوز ردی از گروگان و گروگانگیر بهدست نیامده بود متهم که متوجه شده بود پلیس در تعقیبش است ۳روز بعد گروگانش را رها کرد و فراری شد. گروگان رها شده میگفت که متهم ۳روز وی را با دست و پای بسته در اتاقی زندانی کرده و از او درخواست پول میکرده است.
نقشه سرقت
مرد گروگانگیر که در اجرای نقشهاش ناکام مانده بود، حدود ۲ هفته بعد دوباره راهی تهران شد و قدم در مغازه فرشفروشی گذاشت. این بار برادرکوچک تر در مغازه بود که متهم با تهدید اسلحه دست و پای او را بست و همه پول و دلارهای موجود در گاوصندوق مغازه را سرقت کرد. او حتی مقدار زیادی زعفران را که برادران فرشفروش بهتازگی هدیه گرفته بودند دزدید و با ربودن خودروی برادرکوچکتر، فرار کرد. او قصد خروج از تهران را داشت که مأموران پلیس بهدلیل سرعت بالا، به او دستور توقف دادند. راننده اما بدونتوجه به اخطار پلیس تصمیم به فرار گرفت که عملیات تعقیب و گریز آغاز شد و سرانجام در جریان تیراندازی متهم به دام افتاد. مأموران از داخل خودروی وی، اسلحه را کشف کردند و متهم در بازجوییها به گروگانگیری و سرقت اقرار کرد. وی انگیزهاش را انتقامجویی از گروگانها دانست. او گفت صاحبکارش بدون دلیل او را اخراج کرده و در شرایط کرونایی کار دیگری هم پیدا نکرده است. بههمین دلیل و بهخاطر شرایط بد مالی تصمیم به گروگانگیری گرفته است. وی گفت: پس از گروگانگیری وقتی متوجه شدم پلیس در تعقیبم است گروگان را با دست و پای بسته رها کردم، اما چون همچنان به پول نیاز داشتم نقشه سرقت کشیدم که دستگیر شدم. متهم با دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس جنایی تهران بازداشت شده و تحقیقات از وی ادامه دارد.
دیدگاه شما