آزار و اذیت دختر جوان به دست مرد شیطان صفت، این مرد دختر 17 ساله را در پاتوق افیونی مورد آزار و اذیت قرار داد. یاور دوست مرد شیطان صفت که دختر جوان را مورد آزار و اذیت قرار داد در در پاتوق افیونی در منطقه شوش ردیابی و بازداشت شد. به علت همکاری در آزار و اذیت دختر 17 ساله متهم شد. آرمیتا که مورد آزار و اذیت قرار گرفت در حالی که اشک می ریخت درخواست اشد مجازات را مطرح کرد.
رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال شکایت دختر ۱۷ ساله به نام آرمیتا که همراه مادرش به پلیس آگاهی رفته بود آغاز شد.
این دختر از جنایت شیطانی یک مرد جوان به نام سعید پرده برداشت و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من از مدتی قبل با پسر جوانی آشنا شده بودم و گاهی اوقات به ملاقات او می رفتم .دیروز در یکی از کوچه های منطقه شوش با پسر مورد علاقه ام قرار داشتم .ما با هم صحبت کردیم و سپس از او خداحافظی کردم تا به سمت خانهمان بروم .اما همان موقع مرد جوانی که سعید نام داشت راهم را بست وبه شدت مرا کتک زد .او با تهدید چاقو مرا به خانه ای متروکه برد که چند نفر آنجا مشغول مصرف مواد مخدر بودند.
التماس برای رهایی از آزار و اذیت شیطانی
دختر نوجوان ادامه داد :من گریه و التماس می کردم اما سعید بی توجه به التماس هایم مرا کتک میزد و اجازه نمیدهد از خانه خارج شوم.او سراغ یکی از دوستانش به نام یاور رفت و کلید طبقه بالا را از او گرفت .سعید کشان کشان مرا به اتاقی در طبقه بالا برد و قفل بزرگی به در زد و مرا آزار داد. سپس بار دیگر به طبقه پایین رفت و این بار از یاور پنکه گرفت و بار دیگر بدون توجه به التماس هایم مرا شکنجه و آزار داد .
با شکایت این دختر وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان پزشکی قانونی آزار و اذیت وی را تایید کردند. با اطلاعاتی که این دختر به پلیس داده بود یاور در پاتوق افیونی در منطقه شوش ردیابی و بازداشت شد اما سعید به محل نامعلومی گریخته بود.
بازداشت عاملان آزار و اذیت آرمیتا
شش ماه از این ماجرا گذشته بود که مأموران پلیس وی را نیز دستگیر کردند .
سعید به اتهام آدم ربایی و تجاوز به عنف و یاور به اتهام معاونت در این جرایم در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند .
در ابتدای جلسه آرمیتا در حالی که اشک می ریخت درخواست اشد مجازات را مطرح کرد .
وی گفت: سعید با تهدید چاقو نقشه شیطانی اش را اجرا کرد ومرا آزار داد .من برای او اعدام می خواهم.
وقتی متهم روبه روی قضات ایستاد جرمش را گردن نگرفت.
وی گفت :این دختر دروغ میگوید و با میل خودش به پاتوق افیونی آمد .حتی هنگامی که به طبقه پایین رفته بودم تا پنکه بیاورم در باز بود و او می توانست فرار کند .مرد اتهام رابطه نامشروع را قبول دارم اما به زور به او تجاوز نکردم.
قاضی گفت :اگر دختر نوجوان را آزار نداده بودی چرا ۶ ماه فراری بودی :
متهم : فامیل و بستگان این دختر مقابل خانه مان آمده و با چوب و اسلحه میخواستند مرا بکشند. به همین خاطر از ترس شش ماه فراری بودم .
سپس یاور در جایگاه ویژه ایستاد و وی نیز اتهامش را نپذیرفت .
مرد معتاد گفت :من آن روز مشغول مصرف مواد بودم و حال طبیعی نداشتم. فقط دیدم سعید همراه دختر جوان به آنجا آمدند و با هم به طبقه بالا رفتند .من از این ماجرا اطلاعی نداشتم .
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
دیدگاه شما