موضوع شفافیت آرا نمایندگان تازگی ندارد؛ قضیه به مجلس نهم باز میگردد که گروهی از نمایندگان منتقد علی لاریجانی به ویژه پایداریها هر جا می نشستند و بلند می شدند، ادعا داشتند عدم شفافیت آرا ابزاری تأثیرگذاری و تعیین کننده در بزنگاه های اتخاذ تصمیمات مهم است چون نماینده در کلام شعاری می دهد و در زمان رأی گیری 180 درجه معکوس آن عمل می کند، هیأت رئیسه نیز از این آب گل آلود خوب ماهی می گیرد.
این کشکمش بین علی لاریجانی و نمایندگان منتقد او در مجلس دهم نیز ادامه یافت و اتفاقا در آن مجلس اصلاح طلبان نیز به پایداری ها اضافه شدند. آنها می گفتند 168 نفر با لیست امید با محوریت محمدرضا عارف به پارلمان راه یافتند اما به محض جلوس بر کرسی نمایندگی مشی خود را تغییر دادند، همین مسئله کمک کرد تا علی لاریجانی کرسی ریاست را برای خود نگه دارد؛ در حالیکه تعداد اعضای فراکسیون حامی او به 50 نفر هم نمی رسیدند.
زمان انتخابات مجلس یازدهم با افول دولت حسن روحانی اوضاع حامیان او در مجلس نیز دچار وخامت شد، گرچه علی لاریجانی اساسا اعلام کاندیداتوری نکرد اما طیف منتقد او تحت عنوان شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی با محوریت حدادعادل هر چقدر توانستند در نقد ریاست علی لاریجانی بر مجلس و بهره گیری او از فرصت آرای غیرشفاف نمایندگان سخن راندند.
این طیف فکری از فضای سیاسی به وجود آمده علیه دولت حسن روحانی توانست اکثریت نیروهای خود را به پارلمان بفرستد و قرار بود آنها شفافیت را تمام و کمال بر اعمال نمایندگی خود حاکم کنند اما نهایت این وعده یک مصوبه کلی و به شدت تفسیرپذیر بود که اگر امروز از خود 290 نماینده مجلس نیز درباره چگونگی اجرای آن سئوال شود 290 روایت و تفسیر مختلف بیرون خواهد آمد. در واقع آش شفافیت مجلس یازدهم آنقدر شور شد که خود نمایندگان نیز نمی توانند آن را بخورند.
دیدگاه شما