پسر جوانی که از حدود یک سال قبل با یکی از بلاگرهای معروف مشهدی در فضای مجازی آشنا شده بود، دسیسه شیطانی برای از بین بردن همسر وی را در حالی رقم زد که هنگام اجرای این نقشه شوم اوضاع به گونهای دیگر چرخید و ماجرا به قتل نخ نما رسید.
به گزارش شهرآرانیوز، صبح روز پنج شنبه گذشته، زنگ تلفن ۱۲۵ آتش نشانی مشهد به صدا درآمد و یکی از اهالی خیابان نبوت، از وقوع آتش سوزی در یکی از منازل ویلایی ۲ طبقه خبر داد. در حالی که تلفن آتش نشانی مدام اشغال میشد و دیگر ساکنان محل هراسان از شعلههای سرکش آتش در این منزل مسکونی ابراز نگرانی میکردند، گروه اطفا و امداد و نجات، با صدور فرمانی از سوی آتشپاد دوم مهدی رضایی (معاون عملیات سازمان آتش نشانی) عازم محل مذکور شدند و شعلههای سوزان را زیر چکمههای عشق و فداکاری به خاکستری سیاه تبدیل کردند و، اما با فروکش کردن آتش، ناگهان پیکر مردی در میان دودهای سیاه و سفید نمایان شد که علایم حیاتی نداشت و دچار سوختگی شده بود. طولی نکشید که ماجرای آتش سوزی رنگ جنایی گرفت و امدادگران آتش نشانی مراتب را به نیروهای انتظامی اطلاع دادند.
دقایقی بعد گوشی تلفن همراه قاضی ویژه قتل عمد نیز، زنگ جنایت نواخت و بدین ترتیب قاضی «محمود عارفی راد» به همراه گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به طرف بولوار نبوت مشهد حرکت کرد.
با حضور مقام قضایی در طبقه دوم ساختمان ویلایی، بررسیهای تخصصی در حالی آغاز شد که مرکز انتشار شعلههای آتش و چگونگی سرایت آتش به اطراف منزل، حکایت از وقوع آتش سوزی عمدی داشت چرا که قاضی ویژه قتل عمد در صحنههای جنایی زیادی با چنین قتلهای نخ نما برخورد کرده بود و در همان بررسیهای مقدماتی بر فرضیه جنایت قبل از شروع آتش سوزی متمرکز شد. این در حالی بود که پزشک قانونی بررسیهای دقیق برای تشخیص علت مرگ را به انجام معاینات بیشتر و کالبدشکافی جسد مرتبط دانست. همین مستندات کافی بود تا قاضی ویژه قتل عمد براساس تجربیات قضایی، تحقیقات اولیه را از همسر مقتول آغاز کند که در بیرون از خانه ایستاده بود و هیچ گونه نگرانی در چهره اش دیده نمیشد! این زن ۲۶ ساله درباره چگونگی وقوع این ماجرای هولناک گفت: همسرم دچار بیماریهای عصبی بود و مدام مرا کتک میزد، ما با یکدیگر از مدتها قبل اختلاف داشتیم تا حدی که درهای منزل را به روی من قفل میکرد تا از خانه بیرون نروم! امروز صبح (روز حادثه) هم بعد از مشاجره لفظی من از منزل بیرون آمدم و برای درمان بیماری زنانگی به بیمارستان امام حسین (ع) رفتم که در نزدیکی محل سکونتمان قرار دارد، ولی بعد از آن همسایگان از آتش گرفتن منزلم خبر دادند و من بلافاصله خودم را به خانه رساندم و فهمیدم که شوهر ۳۲ ساله ام احتمالا خودش و خانه را به آتش کشیده است!
این اظهارات دیگر جای تردیدی برای قاضی «عارفی راد» باقی نگذاشت چرا که نحوه سوختن پیکر مرد ۳۲ ساله از جنایتی وحشتناک حکایت میکرد.
به همین دلیل قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، دستور بازداشت زن جوان را صادر کرد و او را برای انجام بازجوییهای فنی در اختیار کارآگاهان اداره جنایی آگاهی گذاشت. با توجه به اهمیت موضوع، سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) نظارت دقیق بر عملیاتهای کارآگاهان و شیوههای بازجویی را برعهده گرفت و برای کشف راز این جنایت به راهنمایی کارآگاهان پرداخت. ساعتی بعد «ف- ز» که خود را یکی از بلاگرهای معروف مشهد در فضاهای مجازی معرفی میکرد ناگهان در تنگنای سوالات انحرافی قرار گرفت که از سوی قاضی ویژه قتل عمد طرح شده بود.
این زن در ادامه بازجوییها باز هم به تناقض گویی پرداخت و گفت: صبح روز حادثه وقتی با همسرم مشاجره کردیم دختر خردسالم را برداشتم و به منزل پدرم رفتم. فرزندم را نزد مادرم گذاشتم و خودم نیز به بیمارستان رفته بودم که چنین حادثهای رخ داد.
او در ادامه بازجوییها نام پسر جوانی را بر زبان راند که مدعی بود از حدود یک سال قبل با وی در فضاهای مجازی آشنا شده است. این موضوع، نگاههای کارآگاهان را به یکدیگر دوخت و ماجرا طبق فرضیه مقدماتی به ارتباط در فضای مجازی گره خورد.
زن جوان ادامه داد: به خاطر بدرفتاریها و کتک کاریهای شوهرم دیگر نمیتوانستم او را تحمل کنم به همین دلیل با پسر ۲۴ سالهای آشنا شدم و مشکلات زندگی ام را برایش بازگو کردم تا این که نقشه قتل شوهرم را کشیدیم. آن پسر هم در یک فرصت مناسب به منزلم آمد و شوهرم را به قتل رساند. ابتدا قرار بود او را با استفاده از گازهای شیمیایی از میان برداریم، اما نمیدانستیم که این شگرد برای کشتن یک انسان فایدهای ندارد.
چرا که هنگام اجرای نقشه، گاز شیمیایی مذکور نتیجه نداد و شوهرم که متوجه ماجرا شده بود چشمانش را باز کرد و با «ع» درگیر شد. او هم گلویش را با دست گرفت که من هم به کمک «ع» رفتم به طوری که دقایقی بعد شوهرم دمر کف اتاق افتاد و جان سپرد. بعد از این ماجرا من فرزندم را به خانه مادرم بردم و نقشه بیمارستان را طراحی کردم تا آنها به من مشکوک نشوند بعد هم دوباره به منزلم بازگشتم که «ع» از باک موتورسیکلت داخل حیاط بنزین کشید و خانه را به همراه شوهرم آتش زد تا موضوع حادثه آتش سوزی یا خودکشی تلقی شود!
به دنبال اعترافات این زن جوان بلافاصله گروهی از کارآگاهان اداره جنایی آگاهی به سرپرستی سروان اسماعیل عظیمی مقدم (افسر پرونده) عملیات دستگیری پسر ۲۴ ساله را با صدور دستورهای محرمانه مقام قضایی آغاز کردند. آنها که با توجه به اهمیت پرونده احتمال میدادند وی هنگام دستگیری دست به اقدامات نامتعارف بزند، همه ابعاد این عملیات حساس را با رعایت نکات دقیق امنیتی سنجیدند و سپس با توسل به شیوههای تخصصی پلیسی، موفق شدند این جوان را در انتهای بولوار وکیل آباد دستگیر کنند. متهم این پرونده جنایی که در حضور قاضی «محمود عارفی راد» مورد بازجویی قرار گرفته بود با مشاهده «ف- ز» دیگر چارهای جز بیان حقیقت نداشت به همین دلیل لب به اعتراف گشود و راز این جنایت شوم را برملا کرد. او گفت: فکر میکردم با گازهای شیمیایی میشود شوهر او را به قتل برسانیم چرا که «ف- ز» از سختیها و مشکلات و اختلافات زندگی اش برایم سخن میگفت و من هم تحت تاثیر قرار گرفتم، اما هنگام اجرای نقشه او متوجه شد و من در یک درگیری، با دستانم گلویش را فشردم تا این که بی حرکت ماند و جان داد.
در حالی که تحقیقات تخصصی مقام قضایی و کارآگاهان به بامداد روز گذشته رسید، اما بررسیهای بیشتر درباره ادعاهای دو متهم این پرونده جنایی با دستورهای ویژه قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد برای کشف زوایای پنهان این جنایت هولناک همچنان ادامه دارد.
منبع: خراسان
دیدگاه شما